گوناگون
فرق و مذاهب فعال در جهان اسلام
روزهای بروجرد- مذاهب اسلامی را میتوان بر اساس بخشهای معرفتی دین، به سه دسته تقسیم کرد. طبق نظر اکثر علمای اسلام، اسلام دارای سه بخش است: اعتقادات، احکام و اخلاق که از هر یک از این سه بخش، فرقهها و مذاهب متعددی بیرون آمده است. از بخش اعتقادات، فرقههای کلامی؛ از بخش احکام، مذاهب فقهی و از بخش اخلاق، فرقههای صوفی.
فرقههای صوفی در جهان اسلام
اکنون در جهان اسلام، یکصد فرقه صوفی با حدود چهارصد تا پانصد میلیون پیرو وجود دارد که بیشتر از اهل سنت بوده و شماری اندک شیعه هستند. حدودِ بیست میلیون صوفی شیعه در جهان وجود دارد.
- قادریه
یکی از فرقههای بزرگ و معروف صوفی در میان اهل سنت، فرقه قادریه است. پیروان عبدالقادر که از مغرب تا اندونزی پیرو دارد. در ایران نیز، اهل سنتِ منطقه کردستان، بیشتر پیرو سلسله قادریه هستند.
- نقشبندیه
این فرقه، طرفداران خواجه بهاالدین نقشبند هستند. وی، در قرن ۸ و ۹ در پاکستان میزیسته است. تأثیر آن در شبهقاره هند و آسیای میانه زیاد است. در ایران نیز، در استان گلستان و خراسان شمالی (ترکمنها) بیشتر از این فرقه پیروی میکنند. در کرمانشاه و کردستان نیز حضور دارند. برخی از دیوبندیه در استان سیستان و بلوچستان نیز خود را پیرو این فرقه معرفی میکنند.
- بریلویه
به پیروان احمدرضا خان بریلوی که در شهر “به ریلی” در شبهقاره هند میزیست و از فرقه قادریه منشعب شده است، بریلوی گویند. ۶۰ درصد اهل سنت پاکستان بریلوی هستند. در ایران، در استان سیستان و بلوچستان بهصورت محدود وجود دارند. در چابهار مدرسهای با ۱۰۰ طلبه از این فرقه دایر است.
- تیجانیه
این فرقه در کشورِ مغرب فعال است. در ایران، کتابی به نام عارفی از الجزایر، ترجمه دکتر پورجوادی منتشرشده که عنوان اصلی آن قدیسی در قرن بیستم است. شیخ صوفی معرفیشده در این کتاب، از فرقه تیجانیه است.
از دیگر فرقهها و مذاهب صوفی سنی میتوان از چشتیه، سهروردیه، رفاعیه، یسویه، کبرویه و… نام برد.
فرقههای فعال صوفی در شیعه
- گنابادیه
فرقه صوفی گنابادیه، فعالترین فرقه صوفی شیعی است. این فرقه، از فرقههای انشعابی شاه نعمتاللهیه است. در خراسان جنوبی در شهر گناباد، تهران، یزد، بروجرد و… بین سه تا چهار میلیون پیرو دارد.
- شاه نعمتاللهیه
پیروان این فرقه در کرمان و ماهان هستند که البته فعالیت زیادی ندارند.
- نوربخشیه
این فرقه پیرو سید محمد نوربخش شاگرد ابن فهد حلی است که از قرن هشتم به بعد، فعالیت دارد. حدود پنجاههزار در شمال پاکستان پیرو دارد. در ایران نیز پیروانی دارد.
- ذهبیه
این فرقه در دزفول به نام احمدیه مشهور و فعال است که در آنجا حسینیهای نیز به نام این فرقه موجود است.
مذاهب فقهی
بنا بر آمار رسمی سالنامه جهانی، فیشر، به سال ۲۰۰۷ میلادی، جمعیت مسلمانان یک میلیارد و سیصد و شصتودو میلیون نفر بوده که حدود ۸۵% اهل سنت و ۱۵% شیعیان هستند. اما شماری این آمار را دقیق نمیدانند و آمار شیعیان را بالای ۲۰% بیان میکنند.
- حنفی
فقه حنفی حدود چهارصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. شبهقاره هند، آسیای میانه و ترکیه بیشتر حنفیاند؛ زیرا فقه حاکم در زمان سامانیان، غزنویان و امپراتوری عثمانی فقه حنفی بوده است. در ایران، اهل سنتی که در شرق زندگی میکنند، پیرو فقه حنفی و آن آنکه در غرب، میزیند، پیرو فقه شافعی هستند. در استانهای گلستان، خراسان، سیستان و بلوچستان حنفیان حضور دارند.
- شافعی
فقه شافعی حدود سیصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. بیشتر مصریان بر این مذهباند. دانشگاه الازهر بر مبنای فقه شافعی و کلام اشعری است. اندونزی و مالزی، بیشتر شافعیاند. البته بهصورت پراکنده نیز در جهان اسلام پیرو دارد. کردها شافعی هستند. صلاح الدین ایوبی، مؤسس سلسله ایوبیان کرد شافعی بود. از آن زمان دانشگاه الازهر تاکنون بر اساس فقه شافعی تدریس میکند. احمد الطیب رئیس کنونی الازهر شافعی و اشعری است. اهل سنت استانهای گیلان، اردبیل، آذربایجان، کردستان، هرمزگان شافعی مذهباند. در فلسطین، مردمان نوارغزه، شافعی و ازنظر فقهی با مصریان هممذهباند.
- مالکی
فقه مالکی، حدود صد و پنجاه میلیون پیرو دارد. شمال آفریقا، الجزایر، لیبی، مغرب و… مالکی مذهب هستند. در فقه مالکی تکتف (بستن دستها در نماز) استحبابی ندارد؛ لذا مانند شیعیان با دستباز نماز میخوانند.
- فقه حنبلی
فقه حنبلی، حدود پنجاه میلیون پیرو دارد. در عربستان وهابیان، حنبلیاند و در سوریه، لبنان، اردن و کرانه باختری، پیروان فقه حنبلی به گونه پراکنده وجود دارند.
برابر آماری که از پیروان مذاهب فقهی اهل سنت یاد شد، درمجموع مسلمانان سنی یک میلیارد بوده که در ایران حدود هفت میلیون سنی داریم که حدود چهار میلیون شافعی و سه میلیون حنفی در چهارده استان پراکندهاند.
مذاهب فقهی شیعه
در شیعه دو مکتب فقهی وجود دارد: فقه جعفری و فقه زیدی. اسماعیلیان و اثناعشریان پیرو فقه جعفری بوده که البته اختلافاتی باهم دارند. فقه زیدی، فقهی است میان فقه جعفری و فقه حنفی که تأثیرپذیری آن از فقه حنفی زیاد است.
فرقههای کلامی – اعتقادی در جهان اسلام
مسلمانان ازنظر اعتقادی به سه گروه تقسیم میشوند:
- فرقههای شیعی
- فرقههای سنی
- فرقههایی که منشعب از اسلاماند، ولی نه سنیاند و نه شیعه.
فرقههای شیعه
- امامیه
شیعیان امامیه اثناعشریه، حدود دویست و پنجاه میلیون نفر هستند. ایران، عراق، هند، پاکستان، آذربایجان، افغانستان، بحرین و لبنان مهمترین کشورهای شیعی هستند.
- اسماعیلیه
این فرقه تا امام صادق (ع) را قبول دارد. قائل به نصّ، علم غیب و عصمت برای امام هستند. در طول تاریخ چند دسته شدهاند که دودسته از آنان باقیمانده است:
الف. نزاریان
رهبر این فرقه آقاخان چهارم است. از همین روی به آقاخانیه نیز معروف است. آقاخان، امام معصوم چهل و نهم آنان است. چون قائل به عصمت امام هستند، معتقدند که اگر او شراب میخورد همینکه توی دهان میریزد تبدیل به آب میشود و ازآنجاکه نام یکی از امامانشان نزار بوده معروف به نزاریان شدهاند.
پیروان این فرقه معتقدند امامشان گفته است از روی تقیه نماز نخوانید، روزه نگیرید، حج نروید و تکالیف را کنار بگذارید؛ یعنی الان دوران سکولاریسم است. رهبر این فرقه زن بیحجاب دارد و در فرانسه زندگی میکند.
نزاریانِ آقاخانی حدود چهار میلیون نفر هستند که بیشتر در هند زندگی میکنند.
در ایران حدود سی هزار نفر اسماعیلی مذهب در نیشابور، بیرجند، شهربابک کرمان و تهران هستند.
شماری از پیروان از این فرقه در سلمیه شام زندگی میکنند. در طول تاریخ، سلمیه محل اصلی و مهم برای اسماعیلیه بوده و هست. از همین محل بود که اسماعیلیان میرفتند و فرماندهان صلیبی را ترور میکردند. مارکوپولو تصور کرده به آنان حشیش میدادند و برای ترور میفرستادند؛ لذا بحث حشاشین به میان آمده است. دکتر فرهاد دفتری کتابی به نام افسانه حشاشین نوشته است و بررسی کرده آیا بهواقع چنین بوده، یا دروغی است که مارکوپولو به آن پرداخته است.
جدیداً رهبر اسماعیلیان ایران، کتابی به نام هفت رکن اسلام چاپ کرده و در آن توصیه کرده که اسماعیلیان روزهبگیرند، نماز بخوانند و تکالیف دینی را انجام دهند.
ب. طیبیان
این فرقه معتقد است در سال ۵۲۴ هجری قمری امامشان – طیب – غایب شده و سپس از دنیا رفته و فرزندانش نسل در نسل امام هستند، ولی مخفیاند و از همین نسل فردی ظهور خواهد کرد که او همان امام مهدی است. اکنون شخصی به نام محمد برهانالدین، داعی ۵ پنجاه و دوم آنان است.
اینان به شریعت اسلام پای بندند، نماز میخوانند، روزه میگیرند، زیارت امامان (ع) میروند و… با هزینه آنان مسجد کوفه تعمیر شده است. در قاهره قبر مالک اشتر را تعمیر کردهاند. در جهان اسلام تاکنون سیصد مسجد ساختهاند.
بیشتر پیروان این فرقه در هند به سر میبرند، در یمن صد هزار و در تانزانیا و ماداگاسکار حدود صد تا دویست هزار پیرو فرقه طیب وجود دارد. درمجموع یکمیلیون هستند و با نزاریان، شمار اسماعیلیان، به حدود پنج میلیون نفر میرسد.
اشاره به چند نکته درباره اسماعیلیان
– درگذشته اسماعیلیان سازمانِ دعوتِ گستردهای داشتند، اما اکنون هیچ فعالیتی ندارند؛ آقاخان کارهای اقتصادی میکند. برای نمونه، در بدخشان که منطقهای مشترک میان افغانستان و تاجیکستان است، پلی ساخته و ارتباط برقرار کرده میان بدخشان افغانستان و تاجیکستان. با این کار خواسته از پیروانش حمایت کند.
– ناصرخسرو بر مذهب اسماعیلیه بوده است. ولی امروز عدهای در یمگان افغانستان بر این باورند که ناصرخسرو سنی و سید بوده است و بر این باورند که ما از نسل او و سید هستند.۷ اما ناصرخسرو، نه سید بوده و نه سنی، بلکه مذهب اسماعیلی داشته است.
– پدر ابنسینا به حتم اسماعیلی بوده است، ولی به نظر میرسد ابنسینا اعتقادی به مذهب اسماعیلیه نداشته؛ اما متأثر از پدر، گرایشهای شیعی داشته است؛۸ زیرا در شرح اشارات و شفا گرایشهای شیعی او مشاهده میشود.
– خواجهنصیرالدین طوسی از سال ۶۵۴ هجری که از قلاع اسماعیلیه بیرون آمد و همراه هلاکوخان به بغداد رفت، به حتم شیعه اثناعشری است؛ اما پیش از آن اختلاف است؛ بیشتر بر این نظرند که امامی بوده و شماری او را اسماعیلی دانستهاند.
– حسن صباح به لحاظ اعتقادی اسماعیلی مذهب است و قلعه الموت را مقرّ خودش کرد. او بود که ترورها را راه انداخت و سیودو نفر را ترور کرد. اما به لحاظ رفتاری زاهد بوده است. وقتی از شراب خوردن فرزندش خبردار میشود دستور میدهد او را اعدام کنند. با این منطق که اگر فرزند من شراب بنوشد پس دیگران چه بکنند.
زیدیه
زیدیها بیشتر در یمن زندگی میکنند. شمال ایران از قرن سه تا قرن ده زیدی مذهب بودهاند و در زمان شاهطهماسب شیعه اثناعشری شدند. لذا در شمال بیشتر امامزادهها زیدی.۱۱ پیروان این فرقه، فقط امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را قبول دارند و پس از ایشان زید بن علی را امام میدانند و چون برای امام قائل به نصّ و عصمت نیستند، معتقدند هر فاطمی – فرزند فاطمه – که قیام کند و مجتهد و عادل باشد، امام است. لذا زیدیه اهلبیتی (معتزلی) امام خمینی، رحمةالله علیه، مقتدا صدر و سید حسن نصرالله را نیز امام میدانند.
هماکنون زیدیها دودسته شدهاند: زیدیهای حوثی که به عقاید گذشته خود پای بندند و زیدیهای سلفی که به پیروی از محمدعلی شوکانی، گرایش سلفی وهابی پیداکردهاند.۱۲ اینان باور به امامت را اینگونه برای خود توجیه میکنند که: پیامبر (ص) پیشنهاد کرد علی (ع) خلیفه شود و نه آنکه او را به امامت منصوب کند. ازاینروی، وی برای خلافت اولی بود. امام علی (ع) اقدام کرد، ولی چون دید مردم نمیپذیرند از روی مصلحت کنار رفت و با ابوبکر بیعت کرد. درباره توسل و زیارت و… همان تفکرات سلفی ابن تیمیه و وهابیت رادارند.
فقط زیدیه، بین فقه جعفری و فقه حنفی است. برای نمونه همانند آنان وضو میگیرند، ولی در اذان مانند شیعیان هستند. دلیل آن این است که زیدیها از فرهنگ اهلبیت دور شدند و در دامن معتزله افتادند؛ و در طول تاریخ چون اکثر معتزله حنفی بودند، زیدیه نیز متأثر از آنان تمام افکار معتزله را پذیرفتند. حتی اصول خمسه معتزله را پذیرفتهاند: توحید، عدل، منزله بین منزلتین، امربهمعروف و نهی از منکر و وعد و وعید. اما به این اصول خمسه اصل امامت را نیز افزودند یعنی گفتند هر شخص فاطمی که مجتهد و عادل باشد و قیام کند امام ماست.
فرقههای کلامی اهل سنت
- ماتریدیه
این فرقه پیروان ابومنصور ماتریدی، متوفای ۳۳۳ هجری قمری و متولد سمرقند، هستند. اینان همانند شیعیان به حسن و قبح عقلی معتقدند.۱۳ ابومنصور افکار ابوحنیفه را نظم داد. لذا بیشتر حنفیها ازنظر کلامی – اعتقادی ماتریدی هستند؛ یعنی از چهارصد و پنجاه میلیون حنفی سیصد و پنجاه میلیون، یا بیشتر ماتریدی اند. شبهقاره هند و آسیای میانه، اعتقادات این مذهب را قبول دارند و در ایران از استان گلستان تا خراسان جنوبی، ماتریدی اند.
- اشاعره
پیروان ابوالحسن اشعری متوفای ۳۲۴ هجری قمری. اشاعره بزرگترین فرقه کلامی اهل سنت است. اکنون چهارصد و پنجاه میلیون اشعری داریم. تمام شمال آفریقا و جنوب شرق آسیا – اندونزی و مالزی – کلام اشعری دارند. هفتصد سال است که الازهر مصر بر تفکر کلامی اشعری است. بیشتر شافعیان و مالکیان پیرو کلام اشعریاند. اشاعره با وهابیان مخالفاند؛ زیرا افکار ابن تیمیه را نادرست میدانند. از همین روی کتابی نوشتهشده است به نام برائة الاشعریین من ابن تیمیه.
۱۴ گفتنی است مکتب معتزله تا قرن هفتم بهعنوان یکی از مکاتب کلامی اهل سنت، رواج داشت؛ اما در قرن هفتم، پس از حمله مغول از بین رفت. اکنون نومعتزلیآنکه بیشتر از اشاعره شمال آفریقا هستند، تنها روش و عقلگرایی معتزله رادارند؛ اما باورها و افکار آنان را ندارند و بهشدت از فلسفه غرب متأثرند.
اصحاب حدیث
این گروه در طول تاریخ در اقلیت بودهاند و همواره با مخالفان خود درگیرند و برخورد افراطی دارند. از چهار رهبر فقهی اهل سنت، سه نفر؛ یعنی احمد بن حنبل، شافعی و مالک در گروه اصحاب حدیث قرار دارند و بااینکه شافعی و مالک از اهل حدیث هستند؛ اما بیشتر شافعیان و مالکیان ازنظر مکتب کلامی، اشعریاند. بسیاری از علمای بزرگ شافعی مانند: غزالی، فخر رازی، جوینی، به اقلانی، ایجی، تفتازانی و جرجانی فقه شافعی را قبول دارند، ولی دیدگاه کلامی او را نپذیرفتند، بلکه طرفدار باورهای کلامی اشعری هستند. مالکیان نیز همین گونهاند.
در طول تاریخ، اصحاب حدیث اعتقادنامههایی نوشتهاند که الان موجود است. تا اینکه ابن تیمیه که از اصحاب حدیث است، مکتب جدیدی به نام سلفیه تأسیس کرد. البته در میان اصحاب حدیث توجه به گذشته وجود داشته است، ولی تعریف سلف به معنای اصطلاحی که امروز متداول شده، اولین بار از سوی ابن تیمیه طرح شد. تعریف او از سلف “صحابه و تابعین و علمای سه قرن اول هجری” است. او به این حدیث که در صحیح بخاری وجود دارد، استناد کرده که پیامبر (ص) فرمود:
“خیرُ القُرون قَرنی ثُمّ یلوُنی ثُمّ یلوُنی”
بهترین قرنها قرن من است سپس قرن بعد و سپس قرن بعد.
وی از این حدیث نتیجه گرفته سلف صالح کسانی هستند که در این سه قرن بودهاند و پس از اینان سلف محسوب نمیشوند. ابن تیمیه بیشتر، هدفش این بود که با این سخن، اشاعره را ردّ کند؛ زیرا ابوالحسن اشعری در قرن چهارم بوده و نمیتواند جزء سلف صالح باشد و مکتب اشاعره مکتب حق مداری نیست.
ابن تیمیه متولد ۶۶۴ و متوفای ۷۲۸ است. او فرقه سلفیه را بنیانگذارد، ولی هیچیک از علمای اهل سنت تفکر او را نپذیرفتند. با مرگ او، افکارش نیز مرُد؛ زیرا از قرن هشتم تا دوازدهم در میان اهل حدیث هیچ مدافعی نداشت، بلکه تمام اهل سنت مخالف او بودند و حتی چند تن از آنان در ردّ او کتاب نوشتند. در قرن دوازدهم دوباره تفکر سلفی ابن تیمیه توسط سه نفر مطرح شد:
الف. محمد بن عبدالوهاب
در نجد محمد بن عبدالوهاب، بر اساس تفکرات ابن تیمیه مکتب وهابیت را بنیانگذارد. وهابیت، از سال ۱۱۶۰ تا ۱۲۳۵ هجری، در عربستان، تاختوتاز داشته و هفت یا هشت فقیه از فقهای حنبلی اهل حدیث به فتوای آنان اعدام شدند.۱۶ محمد بن عبدالوهاب میگفت یا نظر من را بپذیرید، یا اعدام میشوید. تا اینکه امپراتوری عثمانی به سال ۱۲۳۵ هجری، آنان را از بین برد. دوباره به سال ۱۳۱۹ انگلیسیها برای اینکه امپراتوری عثمانی را تجزیه کنند به کمک آل سعود میآیند و پول و اسلحه در اختیار عبدالعزیز میگذارند تا دوباره وهابیت احیا شود. از آن زمان – ۱۸ سال قبل از جنگ جهانی اول – تاکنون وهابیت توسط آل سعود حمایتشده و اکنون این گرایش سلفی افراطی کمتر از ۵۰ میلیون پیرو دارد.
ب. شاه ولیالله دهلوی
شخص دیگری که تفکر سلفی ابن تیمیه را به جریان انداخت، شاه ولیالله دهلوی بود. پس از وی نوهاش شاه عبدالعزیز دهلوی، کتابی نوشت به نام رسالةالتوحید و تقویة الایمان. مباحث این آثار بسیار شبیه کتاب التوحید محمد بن عبدالوهاب است.
افکار او در هند پخش شد و پس از قیام ۱۸۵۷ میلادی، شماری از علمای اهل سنت مکتبی پایه گذاردند، به نام دیوبندیه و در روستایی به همین نام، مدرسهایی ساختند و این فرقه به نام همان روستا مشهور شد.
مکتب دیوبندیه، آمیختهای از مکتب ماتریدیه، صوفیه و سلفیه ابن تیمیه است. پس از دهلوی شخصی به نام کاندهلوی بر اساس این مکتب سازمانی تأسیس کرد به نام “جماعة التبلیغ”. کار ابتکاری سازمان این بود که از گروههای مختلف مردم: تاجر، کارمند، کاسب و… میخواست که در هرماه سه روز تبلیغ بروند، بدون آنکه از کسی پول، غذا یا امکاناتی برای خود درخواست کنند و یا بپذیرند.
سازمان جامعةالتبلیغ، هشتاد سال پیش این طرح را اجرا کرد وعدهای بر اساس احساس دینی، ماهی سه روز برای تبلیغ به روستاها میرفتند. این کار سریع گسترش یافت و مدیریت کلان پیدا کرد. اکنون مرکز آن در کراچی است و سالانه یک مجمع عمومی در کویته پاکستان برگزار میشود. در سال ۲۰۰۴ حدود سه و نیم میلیون مبلّغ در این مجمع شرکت کردند.
اکنون روش کار آنان این است که شبهای جمعه در مساجد اعلام میکنند: آیا کسی هست که دین خدا را یاری کند؟ نام کسانی که حاضر به همکاری هستند، در دورههای سه، ده یا چهلروزه برای اعزام نوشته میشود. افرادی که مایل باشند بیش از چهل روزبه تبلیغ بروند، باید مورد تأیید سازمان مرکزی باشند. افرادی که اعزام میشوند در تمام مدت تبلیغ، هیچگونه ارتباطی؛ حتی ارتباط تلفنی با خانواده خود ندارند؛ نه او خبری از آنان دارد و نه خانوادهاش از او خبری دارند. در این مدت، افراد دیگری که در سازمان هستند، معیشت خانوادهاش را بر عهدهدارند.
در شبهقاره هند، بهویژه پاکستان این کار بهشدت رواج یافت و از حدودِ چهل سال پیش، این جماعت وارد استان سیستان و بلوچستان شد و شروع به تبلیغ کرد. شماری از طلبهها و مولویهای اهل سنت به دیوبند رفتند، درس خواندند و در بازگشت به ایران، مدارس “دارالعلوم” را تأسیس کردند. ملا عبدالعزیز ملازهی اولین کسی است که مدرسه دارالعلوم زاهدان را تأسیس کرد. در شهرهای مختلف آنجا این مدارس تأسیس شد و پس از انقلاب گسترش یافت.
طلاب این مدارس وهابی نیستند، دیوبندی هستند و با وهابیان بهشدت مخالفاند؛ اما مسائل سیاسی سبب شده تا در مخالفت با وهابیان سکوت کنند. برای نمونه موارد مخالفت این دو فرقه عبارت است از:
- دیوبندیه معتقد به بیعت با شیخ هستند؛ یعنی همان کاری که در صوفیه انجام میشود، ولی وهابیان با این کار مخالفاند.
- دیوبندیه، سفر برای زیارت قبر پیامبر را مستحب مؤکد میدانند، ولی وهابیان سفر برای زیارت را شرک میدانند.
- وهابیان برخلاف دیوبندیها، تمام اقسام توسل را شرک میدانند، ولی دیوبندیان برخی از اقسام توسل را میپذیرند.
- دیوبندیها، عزاداری برای امام حسین (ع) را بدعت میدانند، ولی وهابیان شرک میدانند.
تعارضهای معرفتی این دو فرقه تا آنجاست که علیه یکدیگر کتاب نوشتهاند. یکی از بزرگان دیوبندیه به نام احمد حسین مدنی کتاب الشهاب الثاقب را در ردّ وهابیت نوشته است و کتاب دیگر المهنّد علی المفنّد است که سهارنپوری آن را نوشته و ۶۵ نفر از علمای دیوبندیه بر آن تقریظ نوشتهاند. در آن کتاب بهصراحت اعلامشده که ما وهابی نیستیم.
کتابی است به نام الامام محمد بن عبدالوهاب فی شبهقاره الهندیه بین مؤیدیها و معاندیها. در این کتاب گفتهشده هفتاد درصد دیوبندیها با وهابیت مخالفاند و سی درصد به آنان تمایل دارند که وارد ایران شدهاند.
دیوبندیها از طرح جماعة التبلیغ نیز استفاده کرده و اکنون در استان سیستان و بلوچستان، بسیار فعال هستند. از چند سال پیش مدیریت سازمان جماعةالتبلیغ در آسیای میانه، به مدرسه دارالعلوم زاهدان واگذارشده است.
ج. سلفیه شمال آفریقا
پس از آنکه وهابیان در دور دوم، به عرصه آمدند و بر عربستان چیره شدند، آثار ابن تیمیه را چاپ و به مصر فرستادند. رشید رضا در مصر به سلفی گری گرایش پیدا کرد، ولی سلفی گری معتدل. وی معتقد بود مسلمانان را به خاطر اعتقاد به شفاعت و زیارت و اینگونه امور نمیشود به قتل رساند. پس از وی، حسن البنا شاگرد رشید رضا، رئیس اخوان المسلمین مصر، به سلفی گری گرایید. البته این سلفی گری با دیگر مسلمانان برخورد ندارد و رویکرد تقریبی دارد.
سیدقطب، از درون تفکرات سلفی گری اعتدالی و تقریبی اخوان المسلمین بیرون آمد و در زندان تندرو شد. او کتابی نوشت به نام معالم فی الطریق، صدر بلاغی آن را به نام نشانه راه ترجمه کرده است. در این کتاب سیدقطب مدعی شد که دوران ما دورآنجاهلیت است و هر کس به این دوران رضایت دهد کافر است. در حقیقت با این ادعا تمام مسلمانان را تکفیر کرد. جوانان تند و پرشور اخوان المسلمین جذب این تفکر شدند و سازمانی به نام: التکفیر و الهجره تشکیل دادند. ازجمله کسانی که جذب این تفکر شد برادرش؛ محمدقطب بود. او به عربستان رفت و افکار تکفیری سیدقطب را تبلیغ کرد.
وی شاگردی پیدا کرد به نام بنلادن که وهابی بود و تکفیری پیرو سیدقطب نیز شد. بنلادن بهنظام حاکم عربستان اعتراض کرد که چرا آمریکا را به سرزمین وحی راه دادید و چرا به شیعیان اجازه فعالیت میدهید. او را از عربستان بیرون کردند. به اردن رفت و تشکیلات القاعده را راه انداخت. بعد از آنکه شوروی در افغانستان شکست خورد و بیرون رفت طرفداران تفکر سیدقطب بر آن شدند تا در افغانستان حکومتی بر اساس تفکر او برپا کنند. برای این منظور با طلبههای پشتوزبآنکه در شمال پاکستان در مدارس دیوبندیه تحصیل میکردند، متحد شدند و گروه طالبان را تشکیل دادند. این گروه با کمک نظام حاکم بر پاکستان، بر افغانستان چیره شدند. پس از حمله آمریکا به افغانستان، افراد طالبان به مدارس دیوبندیه بازگشتند و افراد القاعده به عراق رفتند.
اکنون مجموعِ سلفیان حدود دویست میلیون برآورد میشوند؛ پنجاه میلیون سلفی وهابی و صد میلیون سلفی دیوبندی و پنجاه میلیون سلفی جهادی که طرفدار سیدقطب هستند.
در میان سلفیان، امروز فعالترین فرقه، فرقه سلفیه دیوبندیه، بهویژه جماعةالتبلیغ هستند. حتی وهابیان از آنها هراس دارند؛ زیرا اکثر افراد گروه جماعةالتبلیغ ازنظر معرفت دینی ضعیف، ولی تعصب دینی آنان حتی از وهابیان بیشتر است.
فرقههای منتسب به اسلام
چند فرقهاند که نمیتوان گفت سنی، یا شیعهاند؛ به خاطر افکار باطلی که دارند از اسلام خارجاند، ولی مرتد بهحساب نمیآیند. مانند فرقههایی که صفات ربوبی را به امامان نسبت میدهند. مثلاً میگویند: امام علی خدا است، امام علی کارهای خدایی میکند یا تمامکارهای عالم در دست امام علی است. این فرقهها، مذاهب انشعابی از اسلام هستند.
- شیخیه
این فرقه طرفداران شیخ احمد احسایی، در کرمان و مشهد متمرکزند. معتقدند خداوند امامان را آفرید و امامان تمام عالم را آفریدند. پس علت فاعلی عالم امامان هستند. از آن روی که اینان برای عقیده باطل خود به برخی روایات استناد میکنند که البته آن روایات یا ضعیفاند یا تفسیرهای مختلفی دارند، نمیتوانیم بگوییم بهکلی از اسلام خارجاند و احکام غیرمسلمان بر آنان بار میشود.
این فرقه حدود دویست هزار پیرو دارد که پنجاههزار از آنان در بصره و پنجاههزار در کرمان هستند. جمعی در مشهدند و در آنجا مدرسهای به نام باقریه دارند.۲۰ شیخیه چندین گروه شدهاند: شیخیه باقری، شیخیه کریمخانی که در کرمان به سر میبرند. این دو گروه همدیگر را قبول ندراند.
- اهل حق
پیروان این فرقه معتقدند علی خدا نیست، اما از خدا جدا نیست. برآنند که روح خداوند در علی حلول کرده است و پس از او بر اشخاص متعدد دیگری نیز حلول کرده است. قائل به تناسخ هستند. به معنای عرفی اینان علی اللهیاند. این فرقه حدود یکمیلیون نفرند. در ایران در شهرهایی مانند: کرمانشاه، همدان، تویسرکان، بابل و… به سر میبرند. در ترکیه، هند و عراق وجود دارند. این فرقه نیز ملحق به مسلمانان هستند.
- نُصَیریه
این فرقه طرفداران محمد بن نُمیر نُصیری هستند. او ادعا کرد که در دوره غیبت کبری، منباب امام حسن عسکری هستم. اینان در سوریه حدود یکمیلیون نفرند. حافظ اسد و بشار اسد از این فرقهاند. تمام امامان را قبول دارند، ولی همراه با عقایدی غلوآمیز و به علی (ع) نگاه خدایی دارند.
- علویان ترکیه
این فرقه در ترکیه زندگی میکنند و حدود چهاردهتا بیست میلیون نفرند. عقیده غلوآمیز به علی (ع) دارند؛ معتقدند همهچیز در دست علی (ع) است. بااینحال، برخی از آنان بر اساس فقه حنفی نماز میخوانند و بعضی از آنها نماز نمیخوانند، با این باور که علی برای آنان نماز گزارده است و نیز بعضی از آنان مسجد نمیروند چون علی در آنجا شهید شده است. از همین روی اینان چندین فرقهاند. اربکان، اردوغان، حزب رفاه و حزب فضیلت علویاند.
بر اساس آمار سال ۲۰۰۷ کل مسلمانان ۱٫۳۷۲٫۰۰۰٫۰۰۰ نفرند. یک میلیارد پیروان مذاهب سنتاند و سیصد میلیون شیعه اثناعشریاند. بقیه پیروان این چند فرقهای هستند که گفتیم نه سنیاند و نه شیعه، بلکه منسوب به اسلام هستند.
- اباضیه
این فرقه معتدلترین فرقه باقیمانده از خوارجاند. عمانیها، تقریباً تمامشان، اباضیه مسلک هستند. در لیبی و الجزایر نیز زندگی میکنند. حدود چهارتا پنج میلیون نفرند. ازنظر فقهی به حنفیان نزدیکاند؛ اما فقه مستقلی دارند و در عقاید به معتزله نزدیکاند؛ اما از اشاعره هم تأثیر پذیرفتهاند. کتاب دراسات عن الاباضیه از عمرو خلیفه نامی از آثار خوبی است که یکی از اباضیان شمال آفریقا درباره مذهب خود نوشته است.
نتیجه
اگرچه تفکر سلفی در جهان اسلام در حال رشد است، ولی در اقلیت بوده و حتی در میان خود اختلافات فراوانی دارند. اینان با شیعه در تضادند و نگاه بسیار منفی به شیعیان دارند، اما اگر فرمان مقام معظم رهبری را، مبنی بر اینکه: “اهانت به مقدسات مذاهب خطر قرمز نظام است” به گوش جان بسپاریم، میتوانیم حربه مخالفت را از دست دشمنان بگیریم و از تفرقه و فتنه جلوگیری کنیم.
مجله حوزه