اخبار ایران

دستور یا توصیه به «ناامن کردن»؛ متولیان امنیت،سکوت نکنند

روزهای بروجرد- پلیس، مجری قانون است. قانون، جریمۀ بی‌حجابی را مشخص کرده. ناامن‌سازی یعنی چه؟ مگر از «مسؤول برقراری امنیت» می‌توان «نقض امنیت» را خواست؟

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امام جمعۀ اصفهان در دیدار با جانشین معاونت اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده انتظامی استان اصفهان گفته است: «نباید اجازه داد به راحتی در خیابان‌ها و پارک‌ها هنجار‌شکنی کنند. باید فضای جامعه را برای زنانی که کشف حجاب می‌کنند ناامن کنید

به بهانۀ سخنان ایشان می‌توان چند نکته را یادآور شد با این تأکید که این نوشته ای دربارۀ «حجاب» نیست. دربارۀ کلمۀ «ناامن» در سخنان آقای امام جمعه است. آن هم در دیدار با متولیان تولید امنیت:

۱. این «باید» و «نباید» را از کجا آورده‌اند؟ ازجایگاه شرعی یا عنوان امام جمعه؟ توصیه می‌کنند یا دستور می‌دهند؟ آیا هر امام جمعه‌ای می‌تواند به پلیس دستور دهد یا ستاد کل و نیروی انتظامی سلسله مراتب خود را دارد؟

۲. اگر فجایعی مثل اسید‌پاشی با توجیه ناامن کردن و اجرای فرمان امام جمعه تکرار شود آیا جناب ایشان مسؤولیت آن را می‌پذیرد یا بعد از فاجعه خواهد گفت: منظورم این نبود؟

۳. هر چند حجت‌الاسلام یوسف طباطبایی‌نژاد به سبک سلف خود -حجت‌الاسلام محمد تقی رهبر– بحث دربارۀ حجاب را در هر خطبه تکرار می‌کند آیا چون توصیه‌های عمومی را کم‌نتیجه دانسته یا نماز جمعه تعطیل است و در زمان برقراری هم شمار شرکت‌کنندگان مانند قبل نیست به پلیس روی آورده‌اند؟

۴. پلیس، مجری قانون است. قانون، جریمۀ بی‌حجابی را مشخص کرده و دربارۀ شُل‌حجابی و کم‌حجابی هم قانون نداریم. قانون را مجلس وضع می‌کند و حال که مجلس در اختیار همفکران آقای امام جمعه است می‌توانند از نمایندگان بخواهند مبلغ جریمه را زیاد کنند. ناامن‌سازی یعنی چه؟ مگر از «مسؤول برقراری امنیت» می توان «نقض امنیت» را خواست؟

۵. احتمالا گفته خواهد شد از نگاه جناب حجت‌الاسلام طباطبایی‌نژاد پلیس باید به خانم بدون روسری مثل دزد و کیف‌‌قاپ و قاتل نگاه کند و منظور از ناامن‌سازی همین است. یعنی همان گونه که دزدان و متجاوزان باید بترسند خانم هایی که روسری ندارند هم باید بترسند و این ترس را باید پلیس تولید کند.

ایشان اما روحانی است و قرار بود روحانیون ترس از خدا را تولید کنند و گرنه تولید ترس با پلیس که هنر نیست و طبعا وقتی نباشد برمی‌دارند. به تعبیر مهدی نصیری مدیر مسؤول سابق روزنامۀ کیهان، پلیسی کردن موضوع را از «التزام» به «الزام» تبدیل کرده است.

امام جمعه وظیفه دارد از تقوا بگوید. تقوا یعنی ترس از خدا. برخی از آقایان اما آن قدر غرق در قدرت و مناسبات قدرت شده‌اند که مأموریت اصلی را فراموش کرده اند که ترساندن از خداست نه از پلیس.

۶. وقتی پلیس دنبال دزد راه می‌افتد مردم نیز همکاری می‌کنند. چون بر سر جرم بودن سرقت در همه جای جهان و نزد همۀ مردمان و این که پلیس وظیفۀ برخورد با سارق و قاتل را دارد اتفاق نظر هست.

این نگاه را اما همۀ مردم درقبال نوع پوشش ندارند و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد اعتقاد به حجاب شرعی مساوی با باور به اجباری بودن حجاب نیست و با تغییر نسل، شمار زنان و دختران و مردانی که پوشش را امری عرفی می‌دانند افزون‌تر شده است. باور به عرفی بودن به این معنی است که نمی توان یک روپوش واحد را هم تن بچه هشت سالۀ دبستانی کرد و هم از زن ۶۰ ساله با ۵ تا نوه خواست همان جور بپوشد و دختر ۲۰ ساله نیز. در نگاه عده ای آنگاه این دیگر تقلیل یونیفورم از حجاب شرعی برای مصون نگاه داشتن زنان از تعرض به یونیفورم اجباری و حکومتی با پشتوانۀ زور پلیس اشت.

کما این که می توان تصور کرد فردی که ۱۰۰ سال پیش و مثلا در سال ۱۲۹۹ درگذشته اگر امروز زنده شود و دختران و زنان را با مانتو در حال رفت و آمد وذیل نظام اسلامی ببیند شگفت زده شود و آن را حجاب نداند. زیرا در طول ۱۰۰ سال نوع پوشش زنان در ایران تغییر کرده است و از دهۀ ۵۰ شکل تازه و بی سابقۀ مانتو که گویا ابتکار دکتر شریعتی برای حضور اجتماعی زنان و شکستن دو گانۀ زن مطبخی/ زن عروسکی بوده رایج شده است و دیگر منحصر به چادر یا اشکال خاص نیست.

۷. این گونه سخنان، جامعۀ ایران را بیش از پیش دو قطبی می‌کند و التهاب‌آفرین است و نیروی انتظامی را خدای ناخواسته در مقابل مردم قرار می‌دهد.

از زبان برخی مقامات ارشد پلیس شخصاً شنیده‌ام که برخورد با زنان به خاطر حجاب به وجهۀ آنان آسیب رسانده و زحمات فراوان و متنوع آنان در حوزه‌های دیگر را تحت‌الشعاع قرار داده و گاه اعتراض اعضای خانواده‌شان را هم برانگیخته و نزد متدینین نیز محبوبیت‌افزا نبوده است.

از این رو می‌توان حدس زد نیروی انتظامی کار فراقانونی نخواهد کرد اما به نیروهای خودسر جسارت و گستاخی می‌دهد. منتها آنها هم باید بدانند روز واقعه امثال طباطبایی‌نژاد حمایت علنی نخواهند کرد و اساسا دغدغۀ غالب نیروهای ارزشی وضعیت عدالت در جامعه است و مایل نیستند مانند قبل به اموری از این دست سرگرم شوند.

۸. وقتی این‌گونه سخنان و لحن‌هایی با عتاب و خطاب از جنس سخنان آقای طباطبایی‌نژاد را می‌شنویم و می‌خوانیم ناخواسته به یاد امام جمعۀ فقید اصفهان – آیت‌الله سید جلال‌الدین طاهری– می‌افتیم که اعتبار و اقتدار و اشتهار خود را از سِمَت خود و از پلیس و دستگاه‌های امنیتی نمی‌گرفت و پیش از انقلاب هم که پلیس در اختیار نیروهای مذهبی نبود نماز جمعه برگزار می‌کرد و حرف‌های فراوان برای گفتن داشت نه آن که مانند امام‌جمعۀ کنونی تمام تمرکز خود را بر پوشش زنان بگذارد و تازه وقتی ببیند کلام او نافذ نیست به پلیس و زور متوسل شود.

۹. این‌گونه سخنان نشان می‌دهد امام جمعۀ محترم کاری به بحث‌های اخیر ندارد که میان مهدی نصیری و حجتالاسلام سوزنچی درگرفت و یک حرف را در هر زمان تکرار می‌کنند. چون طرف مناظره هم این گونه حرف نمی‌زد!

حال آن‌که با گسترش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هر سخنی را نمی‌توان مانند قبل بر زبان آورد. غرض این نیست که ایشان احکام را نگوید و به وظایف شرعی خود عمل نکند اما امور اعتقادی را که نمی توان با زور پلیس جلو برد. 

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close