اخبار ایران

آیا سعید جلیلی دوباره صحنه انتخابات ایران را تغییر خواهد داد؟ / خطر ضلع سوم شدن برای محمد باقر قالیباف

روزهای بروجرد- انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و اصولگرایان نیز بیش از جریان رقیب خود به موفقیت در آن امید دارند. امیدی که به گفته بسیاری از کارشناسان و متخصصان اگر به خوش خیالی و ساده‌گیری رقابت بدل شود، می‌تواند نتایج مخرب و آسیب‌های قابل توجهی در پی داشته باشد. برای در درک این مهم، اما لازم است به دو نکته توجه داشت. نخست، نامزد‌های هر کدام از دو جریان و دوم، محور انتخابات.

همانطور که از چندی قبل مشاهده شده، اصلاح‌طلبان خواهان مانور روی سیاست خارجی و مشخصا سیاست خارجی هستند و اصولگرایان نیز ترجیح می‌دهند که معیشت و اقتصاد موضوع اصلی در رقابت‌های آتی باشد.

بدیهی است که اوضاع و احوال اقتصادی و معیشتی مردم به این موضوع نقش پررنگ‌تری داده است، اما این به معنی آن نیست که کار را تمام شده بدانیم و تصور کنیم که، چون مردم در هشت سال گذشته نتیجه مذاکره و تمرکز بر سیاست خارجی را دیده‌اند؛ این بارسراغ کاندیدایی می‌روند که وعده‌های اقتصادی جذاب‌تر داده و بر سیاست و مدیریت داخلی تاکید دارد.

در توضیح این مطلب باید گفت که اصلاح‌طلبان – فارغ از چرایی موضوع – در دوران هشت ساله ریاست جمهوری روحانی در زمینه توسعه کامیابی نداشته و همان طور که خودشان هم معترف هستند، صرفا توانستند به نحوی دولت را اداره کنند.

این جریان سیاسی حامی دولت به هیچ وجه نمی‌تواند مدعی توسعه در هیچ زمینه‌ای باشد و به این نیز واقف است که وجه پررنگ آنان و دولت تحت حمایتشان سیاست خارجی بوده است. آن‌ها می‌گویند که مذاکره کردیم، تابو مذاکره با آمریکا را شکسته و به موفقیت‌هایی که نمود آن برجام است، نیز رسیدم.

همچنین وضعیت موجود را ناشی از بدشانسی و روی کار آمدن همچون ترامپی در ینگه دنیا می‌دانند. اکنون نیز با روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا مجددا امیدوار شده و خیال دارند که باز هم روی همین محور تمرکز کنند.

این، اما همه ماجرا نیست. مساله وقتی جدی‌تر می‌شود که به دومین مساله حائز اهمیت یعنی کاندیدا‌های ۱۴۰۰ نظری اندازیم. خاصه اکنون که تقریبا نیامدن ابراهیم رئیسی قطعی شده و به تبع آن گمانه کاندیداتوری سعید جلیلی تقویت شده است.

ربط این دو موضوع بهم نیز مشخص است. مهم‌ترین وجه در کاندیداتوری جلیلی، توجه به سیاست خارجی است. او نه گزینه‌ای است که به کارآمدی شهره باشد و نه در اموری مثل اقتصاد و … تخصص دارد. نه پشتوانه حزبی دارد و نه روزمه قابل اعتنایی در سیاست داخلی. نقطه قوت او سیاست خارجی است.

جلیلی در واقع نماینده همان بخشی از مجموعه حاکمیت است که در مقابل مذاکره قرار دارند به این معنا که حضور او در این انتخابات با توجه به رویکرد اصلاح‌طلبان سبب می‌شود که مساله اقتصاد و معیشت به حاشیه رفته یا تحت شعاع سیاست خارجی و مذاکره قرار بگیرد.

به عبارت دیگر کاندیداتوری او می‌تواند موجب تکرار تجربه سال ۹۲ و ۹۶ و ایجاد دوقطبی حول محور مذاکره شود. دو قطبی که به جرات می‌توان آن برای برای اصولگرایان نامطلوب خواند.

نامطلوب از آن رو که شانس اصولگرایان در برد بعد از ایجاد این دو قطبی چندان نیست و دو انتخابات پیشین مصداق این مدعا است.

این را نیز باید در نظر داشت که کاندیداتوری جلیلی و شکل گیری رقابت‌های انتخاباتی حول محور سیاست خارجی و مذاکره سبب به حاشیه رفتن سایر نامزد‌های احتمالی اصولگرایان از جمله محمدباقر قالیباف نیز خواهد شد.

نیازی به گفتن ندارد که رئیس فعلی مجلس در صورت کاندیداتوری بر معیشت و مدیریت اقتصادی تاکید کرده و سعی می‌کند به واسطه مدیریت جهادی خود در شهردای و … بر دیگر رقبا پیشی بگیرد. اما اگر اصلاح طلبان به پررنگ کردن سیاست خارجی اصرار داشته باشند و جلیلی هم در صحنه باشد این امر به قدری جدی خواهد شد که نه مدیریت جهادی قالیباف و نه مسائل دیگر مثل کاندیدای کاریزما و … از پس آن بر می‌آید. خاصه اگر توجه داشته باشیم که او در انتخابات‌های سال ۹۲ و ۹۶ نیز علی‌رغم وضعیت خوبی که در نظرسنجی‌ها داشت به خاطر پررنگ شدن موضوع سیاست خارجی به نفر سوم انتخابات تبدیل و از گردونه حذف شد.

دقت داشته باشیم که انتخابات در ایران همیشه دو قطب داشته و نفر سوم حرف چندانی برای گفتن نخواهد داشت. حال باید منتظر ماند و دید که آیا ورود جلیلی به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ موجب شکل گیری یک دو قطبی نامطلوب برای اصولگرایان حول محور مذاکره بوده و قالیباف را به نفر سوم انتخابات تبدیل می‌کند، یا خیر؟

نامه نیوز

 

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close