اخبار ایران

زیر پوست تغییر نام یک خیابان

روزهای بروجرد- برگ‌ریزان خزان و سرمای زمستان روابط تهران با ریاض، خیلی زودتر از آن‌چه تصور می‌شد، پایان یافته و نسیم معتدل بهاری بر روح تنش زدایی‌ جاری شده است. این بهار چنان است که از هم اکنون باید خود را برای دیدن تابستان گرم روابط میان دو کشور آماده کرد. برای اثبات این گزاره، تنها کافیست به خیابان فرعی -سابقا مولوی- واقع در بلوار سجاد شهر مشهد، همجوار با کنسول‌گری عربستان در این شهر سر بزنیم.

به گزارش فرارو، روز شنبه (۱۹ فروردین) برداشتن تابلوی خیابان کنسول‌گری عربستان در مشهد بازتاب گسترده‌ای را به همراه داشت. در این روز تابلوی خیابان «شهید آیت‌الله نِمر» برداشته شد، آن‌هم بدون هیچ‌گونه مصوبه قبلی‌ای از سوی شورای شهر و پیش از سفر هیات عربستان سعودی به ایران.

این تغییر نام معنایی بسیار فراتر از یک تصمیم شهری برای تغییر نام یک معبر دارد؛ نمودی است بر آشتی دو قدرت بزرگ خاورمیانه. داستان تنش و صلح با کلیدواژه «نِمَر باقر النمر»، در اندرون خود برای سیاست و جامعه ایرانی، معنایی حتی فراتر از یک صلح بزرگ در عرصه سیاست خارجی دارد. معنایی به عمق چند دهه منازعه سیاسی در داخل و امید به تغییر در آینده.

داستان استقرار و برداشتن تابلوی «خیابان نِمَر»

نِمَر باقر النمر، روحانی و شیعه عربستانی در بامداد دوم ژانویه ۲۰۱۶ (۱۲ دی ۱۳۹۶) در سن ۵۷ سالگی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، اعدام شد. در عصرگاه همین روز افرادی خودخواسته در تهران به سفارت عربستان سعودی و کنسول‌گری ریاض در مشهد، حمله کردند. اقدامی که بلافاصله به قطع مناسبات دیپلماتیک ایران با عربستان و متعاقبا قطع مناسبات با بسیاری از کشور‌های عرب منجر شد.

فردای روز حمله به مراکز دیپلماتیک سعودی، شورای شهر مشهد با طرحی دو فوریتی وارد گود شد. این شورا در نشستی غیرعلنی در ۱۳ دی ۱۳۹۴ تغییر نام خیابان مولوی (خیابان کنار کنسول‌گری عربستان) به خیابان «شهید آیت‌الله النمر» را به تصویب رساند. عصر همان روز با تجمعی از افراد معترض به اعدام شیخ نمر، تصمیم شورای شهر مشهد اجرایی نیز شد.

همزمان با مشهد، اعضای شورای شهر پایتخت نیز تغییر نام معبر «بوستان»، خیابان منتهی به سفارت عربستان به خیابان «آیت الله نمر» را تصویب کردند که البته توسط تعدادی افراد خودسر در همان روز اجرایی شد. این تغییر با اعتراض شدید وزارت خارجه همراه و از شهرداری خواسته شد، نام سابق خیابان بازگردانده شود. با گذشت یک سال در نهایت خیابان «ناز» واقع در منطقه یک شهرداری تهران به خیابان «شهید شیخ نمر باقر النمر» تغییر نام پیدا کرد.

در نتیجه این تحولات نام «نمر باقر النمر» به نماد و کانون اصلی تنش میان عربستان و ایران تبدیل شد. برآیند آن نیز ۷ سال قطع مناسبات میان دو کشور بود. فراتر از مجادلات لفظی میان سران سیاسی، عصری جدید از تنش میان تهران و ریاض کلید خورد. عصری که طی آن با مدیریت محمد بن سلمان، عربستان سعودی در پرونده‌های مهم منطقه‌ای همچون یمن، لبنان، سوریه، عراق و… رویکرد تقابل حداکثری با منافع تهران را در پیش گرفت. عصری که طی آن ریاض از تمامی ابزار‌ها اعم از ابزار‌های نظامی، دیپلماسی و دلار‌های نفتی برای تحمیل هزینه و ضربه وارد کردن به ایران بهره گرفت.

قاعده‌ای غیرمعمول نیست؛ این‌که تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های مرتبط با حوزه سیاست خارجی در دستان مسئولان رسمی وزارت خارجه باشد. این‌که استراتژی سیاست خارجی توسط دستگاه دیپلماسی و دولت مستقر اتخاذ شود. اما طی دهه‌های گذشته این قاعده ابتدایی بار‌ها با نقش‌آفرینی برخی نیرو‌ها دچار اختلال و حتی انحراف شده است.

در دی ۹۴ نیز بر خلاف خواست دولت و وزارت خارجه، به ساختمان سفارت عربستان سعودی حمله شد. داستانی تکراری با نتیجه‌ای مشابه. اگر حمله به سفارت آمریکا، سال‌ها تحریم و تنش را به همراه داشت، تعرض به سفارت عربستان نیز ۷ سال تنش حداکثری و هزینه‌های ناخواسته در منطقه را به تهران تحمیل کرد.

سیاست میدان احساسات نیست!

آن‌ها که در اندیشه بالا رفتن از دیوار مراکز دیپلماتیک عربستان سعودی در تهران و مشهد بودند، تصورشان این بود که در درست‌ترین نقطه تاریخ ایستاده‌اند. چنین می‌پنداشتند، ننگ رابطه با آل سعود را از دامان ایران اسلامی پاک کرده‌اند. بر این باور بودند که در آینده رویایشان یعنی نابودی عربستان سعودی محقق خواهد شد. تصور می‌کردند خدمتی بزرگ به ملت داشته‌اند.

حالا با تغییر نام خیایان شیخ نمر در مشهد، بیش از هر زمان دیگری اثبات می‌شود که سیاست کانون رویاپردازی و احساسات کودکانه نیست. سیاست بین‌الملل با وجود تمامی فضای آنارشیکی که بر آن حاکم است، حداقل‌هایی از قواعد و نُرم‌ها را در خود دارد که تخطی از آن‌ها بدون تبعات نخواهد بود. در صدر تمامی اصول حقوق بین‌الملل، احترام به حاکمیت ملی کشور‌های ثالث، اصلی غیرقابل خدشه است که در ماجرا حمله به سفارت عربستان سعودی مورد نقض قرار گرفت.

گره خوردن سرنوشت ۸۵ میلیونی ایرانی به سال‌ها تحریم، رقابت امنیتی در منطقه، تنش حداکثری با کشور‌های عربی، تحمل تحریم، گرانی و فشار اقتصادی نیز برآیند رویاپردازی و احساساتی شدن بود.

واکنش‌ها به برداشتن تابلو

واکنش شخصیت‌های سیاسی، رسانه‌ای و کاربران فضای مجازی به ماجرای برداشتن تابلوی شیخ نمر باقر النمر در مشهد، طی چند روز اخیر، بیشتر با چاشنی طنز و کنایه بوده است. اکثریت قاطع واکنش‌ها، این رخداد را همچون ابزاری برای کنایه زدن به تندرو‌ها مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند. برخی نیز این رخداد را به‌گونه‌ای بازنمایی کرده که انگار شکستی برای ایران بوده و موجبات سرافکندگی کشور شده است.

افرادی نزدیک به قدرت نیز که سابقا در جرگه حمله‌کنندگان به دفاتر دیپلماتیک عربستان بودند، طنازان و کنایه‌زنندگان به برداشتن تابلو شیخ نمر را به عدم صداقت در باور‌ها متهم می‌کنند.

در میانه این رویکردها، برخی نیز این نکته را یادآور می‌شوند که اقدام به تنش‌زدایی با عربستان سعودی و متعلقات آن همچون برداشتن نام کلیدواژه بحران (شیخ نمر باقر النمر) نه تنها مایه سرافکندگی نیست، بلکه اقدامی به انتهای درجه درست است. این اقدام نشان دهنده آن است که دستگاه دیپلماسی کشور با اتخاذ رویکردی واقع‌بینانه در مسیر تامین منافع ملی گام بر می‌دارد. حتی تکرار این رویکرد در دیگر شهر‌ها از جمله تهران و قم نیز می‌تواند اقداماتی قابل تقدیر و دریچه‌ای برای تنش‌زدایی فزآینده‌تر با عربستان سعودی باشد.

تعدادی نیز این فرصت را زمانی مغتنم برای بازگشایی گره انسداد مناسبات ایران و مصر می‌دانند. از آنجا که نام خیابان «خالد اسلامبولی» که از نظر دولت مصر عامل ترور انور سادات است، شاه کلید قطع روابط تهران و قاهره طی بیش از چهار دهه گذشته بوده است، به نظر می‌رسد اکنون زمان آن فرارسیده یخ انسداد روابط با دولت مصر، همانند داستان استقرار و برداشتن تابلوی «شهید آیت الله نمر باقر النمر» آب شود.

 

 

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close