ویژه ها

تمرکز خودکشی ها در مناطق زاگرس نشین/ ایلام، کرمانشاه و لرستان بیشترین نرخ خودکشی در کشور

روزهای بروجرد- یک پژوهشگر حوزه خودکشی گفت: در مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده ام که قربانیان اصلی خودکشی زنان و جوانان هستند، که علت این موضوع ترکیبی از شرایط تجربه نوسازی و مدرنیته و خرده فرهنگ­‌های سنتی و به تبع آن رشد نابرابری ­های اجتماعی در مناسبات اجتماعی و خانوادگی است.

به گزارش برنا، میل به خودکشی یکی از تلخ­ ترین اتفاقاتی است که می تواند در یک فرد شکل بگیرد و معمولا نیز نوعی رفتار اعتراضی نسبت به شرایط نامطلوب اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و … است.

این مسأله اجتماعی مخصوص ایران نیست، بلکه در همه کشورهای جهان دیده می شود. اما آنچه حائز اهمیت است  تمرکز کانون خودکشی‌­ها در مناطق غرب و جنوب غرب ایران است افزایش یافته است . برای بررسی چرایی این معضل و راهکارهای مقابل با آن گفت وگویی داشتیم با اردشیر بهرامی جامعه شناس و نویسنده کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران…

اردشیر بهرامی  در گفت وگو با برنا، درباره ارتباط خودکشی و توسعه با بیان اینکه برای محاسبه نرخ خودکشی در یک جامعه تعداد نفرات خود کشی کننده در هر ۱۰۰ هزار جمعیت را محاسبه می کنند، گفت: براساس آمار اعلام شده از سوی سازمان جهانی بهداشت در خصوص خودکشی در کشورهای جهان، ایران در سال ۲۰۱۴ رتبه ۱۰۸ خودکشی را به خود اختصاص داده است که نشان می دهد  در جهان از این منظر وضعیت مطلوبی داریم.

وی با بیان اینکه تمرکز خودکشی در کشور، در غرب و جنوب غرب ایران بیشتر است، ادامه داد: نرخ خودکشی ها در استان های ایلام، کرمانشاه، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و بخش هایی از همدان –که مناطق زاگرس نشین محسوب می شوند- براساس تعداد نفر در ۱۰۰ هزار نفر به مراتب بالاتر از نرخ جهانی است.

این جامعه شناس توضیح داد: نرخ خودکش بین از ۵۰ تا ۷۰ مورد در ۱۰۰ هزار نفر است، که این تعداد خودکشی  نشان دهنده وضعیت بحرانی در این مناطق است و باید تدابیری جدی اندیشیده شود.

وی با یادآوری اینکه از سال ۷۶ تا ۸۵ تقریبا آمار خودکشی منجر به مرگ در ایلام بیش از ۳۰ نفر در ۱۰۰هزار نفر بوده است، عنوان کرد: این رقم نشان دهنده رتبه اول خودکشی ایلامی ها در کشور است و استان ها کرمانشاه و لرستان به ترتیب در رتبه های بعدی بالا بودن نرخ خودکشی قرار می گیرند. البته باید گفت که آمارهای غیررسمی از آمارهای رسمی بیشتر است که معمولا به دلایل مختلفی از سوی خانواده ها به مراجع ذیربط مانند بهزیستی، پزشکی قانونی یا نیروی انتظامی گزارش نمی شود.

بهرامی در ادامه با اشاره به اینکه تجربه توسعه و نوسازی بخشی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جوامع را دچار تغییرات گسترده می کند، اظهار کرد: این تغییرات می تواند بخشی از هنجارها و باورهای فرهنگی جوامع سنتی را دستخوش تغییر کند، این تغییر باعث به هم ریختن ساختار سنتی می شود به نحوی که اقشاری که تا دیروز در فضای سنتی تحت ستم بودند در اثر تجربه توسعه دچار تغییر در باورها و نگرش ها می شوند، مانند بالا رفتن سطح آگاهی زنان نسبت به حقوق اجتماعی و فردی خود در جامعه و خانواده،  به این معنا که تجربه توسعه باعث می  شود این گروه ها نسبت به حقوق اجتماعی و فردی خود درک جدید پیدا کنند ،در حالیکه در جامعه سنتی ممکن بود همین افراد خشونت را تحمل کنند، اما تجربه توسعه باعث می شود افراد نسبت به خشونت واکنش نشان دهند.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه تجربه توسعه در غرب ایران همزمان با تجارب دیگر مانند جنگ تحمیلی و آثار اجتماعی، اقتصادی و روانی آن بوده است، تصریح کرد: عدم توجه سیاستگذاران به مباحث توسعه ای و کاهش فقر و بی عدالتی در این مناطق پس از جنگ، باعث بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی شده است، یعنی بعد از جنگ برنامه­‌های توسعه جامعی برای کاهش آثار مخرب جنگ در این مناطق نداشتیم، یا برنامه هایی که وجود داشته چندان قابل توجه نبوده است.

نقش توسعه در خودکشی

وی خاطرنشان کرد: بر اساس شاخص های توسعه ای که در سازمان های مدیریت و برنامه ریزی و استانداری ها مورد مطالعه قرار گرفته، استان های غرب و جنوب غرب کشور طی سه دهه اخیر پایین ترین سطوح توسعه یافتگی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و… را داشته اند، یعنی در عین تجربه سطحی از توسعه در این اجتماعات، با توسعه نیافتگی در این مناطق نیز مواجه هستیم، یعنی ما توسعه متوازن و همه جانبه نداشته ایم به نحوی که شاخص های توسعه رفاه اقتصادی و اجتماعی در این مناطق به نقطه ای برسد که مردم این مناطق به دلیل فقر و بیکاری مجبور به مهاجرت نشوند و یا برای تأمین نیازهای اولیه زندگی و معیشت خویش درگیر خشونت نشوند.

بهرامی با تاکید براینکه تجربه توسعه ای در این مناطق نه تنها رفاه و شادکامی کامل برای آنها به ارمغان نیاورده است، بلکه باعث شده که ساختار اجتماعی و اقتصادی این جوامع به هم بریزد، گفت: وقتی در فضای خانواده توقع افراد برآورده نشده و در اثر تجربه دوران نوسازی و توسعه، در خانواده نقش اقتصادی و تولید درآمد را  به جوانان می دهیم در حالیکه به دلیل واقعیت اجتماعی احساس سربار بودن در جامعه – به دلیل بیکاری و بی درآمدی- به فرد دست می دهد و او نمی تواند حداقل ها را تامین کند، جوان دچار انزوا و طرد اجتماعی می شود.

این جامعه شناس خاطرنشان کرد:  فقر در جامعه ای که هنوز ریشه ­های سنتی قوی دارد و سطحی از دوران نوسازی را درک و پذیرفته  می‌تواند باعث بروز تنش ­ها، تعارضات، خشونت ها، افسردگی، یاس و دلمردگی شود.

وی با اشاره به اینکه ارتباط توسعه با خودکشی را در بحث تجربه توسعه و تغییر در خرده فرهنگ ها، باورها وارزش های اجتماعی و فرهنگی آن جامعه می توانیم جستجو کنیم، بیان کرد: تجربه توسعه در چند دهه باعث شده که خرده فرهنگ هایی که تا دیروز برای جامعه سنتی کارکردی مطلوب داشتند، کارکردهای سنتی خود را از دست بدهند، در نتیجه تغییر خرده فرهنگ ها در جامعه جدید در حال توسعه عامل یاس، خشونت، مشکلات اجتماعی و اختلاف و درگیری در خانواده می شوند.

این پژوهشگر حوزه اجتماعی با بیان اینکه خرده فرهنگ های سوگ­واری، تقاص، کوچ نشینی، شکارگری، حیثیت، آبرو و ناموس،  امروزه در زندگی شهرنشینی ما نیز وجود دارد، اضافه کرد: عمر روستانشینی در جامعه غرب کشور بسیار کوتاه است، به این نحو که عمر زندگی کوچ نشینی، عشایری و ایلی در غرب کشور ۱۰ هزار سال، عمر روستانشینی ۳ یا ۴ دهه است، یعنی ما تغییر سریع از زندگی عشایری به دوران شهرنشینی داشته ایم که این موضوع باعث شده ساختار روابط اجتماعی و روابط قدرت در سطح اجتماع و خانواده دچار تغییر شود.

وی خاطرنشان کرد: انسان های امروز نسبت به گذشته آستانه تحمل کمتر و روابط اجتماعی ضعیف تری دارند، و همچنین پرخاشگری و زودرنجی بیشتری نسبت به دروان پیش از توسعه دارند، که بخشی از آن نتیجه دگرگونی در ارزش ها و بخشی دیگر در نتیجه فقر است.

این مولف حوزه خودکشی با تاکید براینکه همزمانی نامیمون سه عنصر زیست جهان سنت ها، تجربه نوسازی و افزایش فقر و نابرابری اجتماعی باعث شده که ما فهم مشترکی از کنش های انسانی مان نداشته باشیم، گفت:وقتی افراد نمی توانند درباره ابتدایی ترین مسائل زندگی روزمره خود به درستی فکر، گفت و گو و مشورت کنند، باعث می شود درک درستی از شرایط، موقعیت­ ها و مشکلات یکدیگر نداشته باشند، این در حالی است که در جامعه توسعه یافته باید شرایط رفاه، آسایش و سلامت اجتماعی جامعه بیشتر باشد، درحالیکه آمارها بیانگر افزایش قتل، خودکشی، اعتیاد و خشونت و آسیب های اجتماعی در دروان کنونی است.

وی با اشاره به اینکه در مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده است که قربانیان اصلی خودکشی زنان و جوانان هستند، علت این موضوع را نوگرایی بیشتر این گروه خواند و افزود: این دو گروه پذیرش بیشتری نسبت به توسعه و سبک زندگی متناسب با آن دارند و این موضوع باعث می شود که سطح کنشگری و آمادگی زنان نسبت به قبل بیشتر شده و خواهان زندگی عاری از خشونت همراه با رفاه و آرامش و سلامت باشند.

این مدرس دانشگاه عنوان کرد: خودکشی یک کنش با معنی و اعتراضی نسبت به شرایط نامطلوب توسعه نیافتگی، فقر و محرومیت، خشونت و خرده فرهنگ هایی است که باعث از بین رفتن حرمت و حقوق انسانی می‌شوند که این موارد در جامعه امروز به مثابه نوعی موانع آزادی های فردی، رشد استعدادها و انتخاب هاست.

راهکارهای مقابله با خودکشی در غرب کشور

وی درباره راهکارهای کاهش خودکشی در این مناطق اظهار کرد: وقتی در جوامعی مانند ایلام، کرمانشاه و لرستان خودکشی به عنوان رفتاری در مواجهه با مشکلات نهادینه شده است، ضروری است برای کل جامعه از طریق همه نهادهای دولتی و غیر دولتی آموزش و پرورش، رسانه ها و  نهادهای فرهنگی که می توانند روی فرهنگ جامعه تاثیری مطلوب بگذارند، آموزش های پیشگیرانه همگانی داشته باشیم.

این جامعه شناس اضافه کرد: به عنوان مثال اگر خانواده بداند که سرنخ رفتاری و کلامی فرد در معرض خودکشی چیست، مطلع می‌شود که با عضوی از اعضای خود که در خطر خودکشی قرار دارد باید چگونه رفتار کند، نحوه کمک و سازمان های امدادی و کمک رسان چگونه است، همچنین لازم است برنامه جامعی با رویکردهای پیشگیری، مداخله و درمان گروه های خاصی که درگیر خودکشی هستند، داشته باشیم.

وی افزود: ما در مطالعات انجام شده گروه های در معرض خودکشی را شناسایی کرده ایم که شامل زنان تحت خشونت، جوانان درگیر خشونت و عشق و ازدواج و همچنین فقری است که در بسیاری از مناطق روستایی و خانواده ها بسیار عمیق است لذا ضروری است اقدامات توانمندسازی اقتصادی برای این گروه ها به صورت خاص اجرا شود. همچنین برای افرادی که به صورت جدی درگیر خشونت و خودکشی هستند، برنامه مبتنی بر نظام مدخله و درمان و ارجاع به مراکز تخصصی داشته باشیم،. زیرا خشونت و خودکشی از یکدیگر جدا نیستند و تقریباً اکثر خودکشی ها بعد از خشونت ها رخ می دهند.

بهرامی خاطر نشان کرد: باید از طریق آموزش و پرورش، اورژانس اجتماعی، صدا و سیما و حتی حوزه بهداشت و درمان گروه های در معرض خودکشی شناسایی شوند و نظام مراقبت، درمان و آموزش را برای آنها پیاده کنیم، همچنین اگر بتوانیم فضای ارتباطی و گفت وگویی و فهم مشترک در خانواده را بهبود دهیم و مدیریت کنیم و فضای خشونت را به سمت عشق و علاقه و تفاهم بتوانیم سوق دهیم میزان زیادی از خودکشی ها را کنترل خواهیم کرد. توسعه مراکز تخصصی بخش های غیردولتی و سازمان های مردم نهاد در این زمینه نیز می تواند راهگشا باشد.

وی با بیان اینکه ما نظام شناسایی، مراقبت و پایش دقیقی از خوشه های فقر و خشونت در میان خانواده های روستایی نداریم تا متوجه شویم چه کسانی در معرض خودکشی هستند، تصریح کرد: ۹۰ درصد خودکشی های قابل پیشگیری است اما سیستم برنامه ریزی ما برای این افراد و این مناطق جغرافیایی جامع و کارآمد نیست.

این جامعه شناس تاکید کرد: میزان خودکشی در همه مناطق استان های غرب کشور به یک اندازه نیست به عنوان مثال در همه شهرهای لرستان به یک میزان خودکشی وجود ندارد، برای مناطقی که میزان خودکشی بسیار زیاد است می توان برنامه ریزی و مداخله کرد از طریق تشکیل تیم های محلی و تیم های سلامت روان و اورژانس اجتماعی که با استفاده از ظرفیت های بومی و فرهنگی منطقه به دور از ایجاد حساسیت فرهنگی در این مناطق طراحی نمود تا تاثیرگذاری لازم را داشته باشیم…

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close