اخبار ایران

پشت ديوار انتخابات!

روزهای بروجرد- روز شمار احزاب و جريان‌هاي سياسي تا انتخابات مجلس يازدهم به كار افتاده و هر روزي كه مي‌گذرد بازيگران اصلي هر دو جريان چپ و راست تلاش مي‌كنند تا هر چه زودتر بتوانند بر مشكلات‌شان فائق بيايند؛ تكليف‌شان حداقل در يك موضوع مشخص است و آن اينكه هر دو جريان همه تلاش‌‌شان در اين است تا گوي سبقت را از رقيب بربايند. اما در اين راه يك گروه‌ همه دغدغه‌اش رسيدن به يك نقطه مشترك است و گروه ديگر ايده‌ها و نظريه‌ها براي شركت كردن يا كنار كشيدن از انتخابات را بالا و پايين مي‌كند. با همه اين حرف‌هاست كه مي‌توان گفت اين روزها انتخابات براي احزاب حكايتي شده است.

چرتكه موتلفه براي انتخابات

داعيه قديمي بودن دارند و ميانگين سني‌ اعضاي آن خيلي بيشتر از سابقه تشكيل اين حزب است شايد هم براي همين باشد كه گاهي به طنز در عرصه سياست از موتلفه به عنوان «مدرسه پيرمردها» ياد مي‌شود. موتلفه‌اي‌ها كه چندان هم بدشان نمي‌آيد بر اساس همين سابقه مشعل ليدري جريان راست را به دست بگيرند حالا سر گله و شكايت‌شان در مورد افرادي كه نگاه نردباني به آنها دارند، باز شده است.

مصطفي ميرسليم، رييس شوراي مركزي اين حزب در اجلاس دبيران استان‌هاي حزب موتلفه اسلامي مي‌گويد:«افرادي فرصت‌طلبند و ابراز تمايل آنها به حزب براي دستيابي به منويات سياسي يا اجتماعي يا اقتصادي خودشان است. برخي دوستان نيز به حزب نزديك مي‌شوند تا ما براي آنها هزينه‌هاي تبليغات انتخابات را تامين كنيم؛ آنها فكر مي‌كنند در موتلفه يك مشت افراد پولدار نشسته‌اند و ما مي‌توانيم آنها را بدوشيم و هزينه‌هاي تبليغات خود را بر دوش آنها بيندازيم؛ اين هم اميد آنها در نزديك شدن به موتلفه است.»

او ادامه مي‌دهد:«برخي نسبت به حزب ابراز تمايل‌ نشان مي‌دهند تا نوعي خوشنامي و وجاهت اجتماعي كسب كنند زيرا مي‌دانند حزب موتلفه اسلامي نزد مردم و علما از سابقه‌اي خوب برخوردار است.» ميرسليم تلاش مي‌كند تا نقشه ‌راهي هم براي آينده انتخاباتي موتلفه ترسيم كند براي همين مي‌گويد: «موتلفه اسلامي بايد به دور از جنجال‌ها، انعكاس دهنده تخصصي مطالبات مردمي باشد. اين امر هم بايد پس از بررسي‌هاي تخصصي در حزب به صورتي هنرمندانه و كارشناسانه انجام بگيرد.»

ميرسليم تاكيد كرد: «بايد كساني را براي نامزدي در انتخابات مجلس شناسايي كنيم كه از استقلال راي سياسي برخوردار باشند و منافع خود را بر مصالح كشور و حقوق عمومي مردم ترجيح ندهند و اهل زد و بند نباشند و در دوران نمايندگي ابدا به بده بستان با دولت آلوده نشوند تا به ويژه با اقتدار بتوانند به نظارت بر اجراي قوانين بپردازند و در اين راه تحت نفوذ رييس‌جمهوري، رييس مجلس و ساير مقامات قرار نگيرند.

ميرسليم با بيان اينكه افراد با صلاحيتي كه براي نامزدي در انتخابات مجلس معرفي مي‌كنيم لزوما عضو حزب موتلفه اسلامي نيستند» تلاش مي‌كند تا به ديگر احزاب اصولگرا اين پالس را بدهد كه موتلفه اهل مذاكره و ائتلاف است. او مي‌گويد: «موتلفه بايد افرادي كه مناسب اداره كشورند هستند را شناسايي و براي انتخابات نامزد كند»

معماي اصلح و صالح مقبول

«بايد به اصلح راي بدهيم حتي اگر در ميان اصلاح‌طلبان باشد» اين همان فرمان انتخاباتي آيت‌الله مصباح‌يزدي است كه سر و صدايي به پا كرد. با وجود آنكه چند روزي است از اين فرمان‌ انتخاباتي مي‌گذرد اما حرف و حديث‌هايش همچنان به قوت خود باقي است. برخي مانند باهنر اين نظريه را رد كردند و گفتند صالح مقبول بهتر از اصلح غيرمقبول است برخي ديگر هم مانند محمدمهدي زاهدي از حلقه‌هاي اوليه جمنا مهر تاييد بر اين نظر مي‌زند.

او ابتدا درباره رفتارهاي ضد و نقيض اصولگرايان در مسير وحدت به خبرآنلاين مي‌گويد:«من فكر مي‌كنم در نهايت جريان ولايي و انقلابي كشور با هم متحد خواهند شد. اشكال شما اين است كه دايما مي‌گوييد اصولگرا اصولگرا، اگر كمي تغيير ايده بدهيد و بر جريان ولايي و انقلابي مانور بدهيد، مطمئن باشيد كه اين جريان به موفقيت خواهد رسيد و مشكلات حل خواهد شد.»

او درباره اختلاف طيف نزديك به آيت‌الله مصباح با ديگر اصولگراها بر سر «كانديداي اصلح» و «صالح مقبول» نيز مي‌گويد:«من هم حرف آقاي مصباح‌يزدي را مي‌گويم؛ اگر جريان ولايي و انقلابي را در نظر بگيريد فقط و فقط افرادي كه منتسب به جريان اصولگرايي است تحت پوشش قرار نمي‌گيرد. با اين نگاه اين حلقه وسيع‌تر خواهد شد و بله ممكن است فردي در ميان اصلاح‌طلبان باشد اما فردي انقلابي و ولايتمدار باشد حتما ما به او افتخار مي‌كنيم و اگر مقبوليت در انتخابات هم داشته باشد حتما از او حمايت مي‌كنيم. چون اين افراد منافع ملي را در نظر مي‌گيرند.» البته او در پاسخ به اين سوال كه آيا در ميان اصلاح‌طلبان گزينه‌ اصلح سراغ دارد، مي‌گويد گزينه‌هاي زيادي وجود دارد.

چشم اميد اصولگرايان

بر نارضايتي‌ها از شرايط موجود حساب ويژه‌اي باز كرده‌اند و ورد زبان‌شان شده چون مردم از جناح چپ نااميد شده است پس اين ‌بار سيل آرا به سوي آنها روانه‌ خواهد شد. نمونه بارز اين نقطه اميد را مي‌توان در صحبت‌هاي حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي حزب موتلفه مشاهده كرد.

او درباره احتمال پيروزي اصولگرايان در انتخابات آينده به خبرآنلاين مي‌گويد: «بدون نگراني نيستيم، نبايد تصور كنيم كه همه‌ چيز روبه‌راه است و در دقيقه ۹۰ حادثه‌اي رخ نمي‌دهد، آنچه به عنوان فرآيند ترسيم كرديم و در نظر گرفتيم، ما را به موفقيت مي‌رساند، مشروط بر اينكه همه در آن چارچوب عمل كنند و خطا و غفلتي در مسير صورت نگيرد. اگر اين شيوه دنبال شود و همه آن را پذيرفتند، احتمال موفقيت ما بالاست.» البته به نظر مي‌رسد، منظور ترقي از «خطا و غفلت» تكرار اشتباهات جمنا باشد.

او در اين مصاحبه گفته است: «علت اين مساله اشتباهات جمنا از جمله برنامه‌ريزي و سياست‌گذاري آن در استان‌ها بود. جمنا از تحزب و اصولگرايي عبور كرده و ملاك را اشخاص انقلابي قرار داده بود بدون اينكه شاخصه انقلابي داشته باشند، بنابراين مشكلاتي به دليل دخالت تهران وجود داشت كه بايد آن را حل مي‌كرديم. احزاب و تشكل‌ها يك ضلع بوده و ساير مردم نيز هستند كه بايد آنها را كنار هم ببينيم، نه اينكه از احزاب و تشكل‌ها عبور كنيم.»

جريان سوم يا جريان دستوري

تا بوده سياست داخلي ايران را دو جريان راست و چپ تشكيل داده است؛ جريان‌هايي كه يكي موسوم به اصولگرايان است و ديگري اصلاح‌طلبان؛ اما در اين ميان چند سالي است برخي كه تكليف‌شان هنوز با خودشان مشخص نيست كه در كدام دسته و گروه قرار دارند و گاهي با اصولگرايان به مذاكره مي‌نشينند و گاهي با اصلاح‌طلبان چاي مي‌نوشند، تلاش دارند تا براي خودشان جايگاه و پايگاهي دست و پا كنند.

اين طيف كه ظهور و بروزشان از انتخابات ۹۲ شروع شد و در جريان انتخابات مجلس دهم فعاليت‌شان به اوج رسيد اين روزها همت خود را به كار بسته‌اند تا از فضاي شكوه و شكايت امروز جامعه نهايت استفاده را ببرند. آنها چندان بدشان نمي‌آيد براي اين روحيه دوگانه خود رسميت بخرند و آن را به عنوان «جريان سوم» به مردم عرضه كنند.

مرتضي مبلغ فعال سياسي اصلاح‌طلب در اين رابطه مي‌گويد:«اصولا جريان سوم يا هر جريان جديدي كه بخواهد شكل بگيرد با اراده چند نفر يا با دستور و كليشه شكل نمي‌گيرد، مطلقا اين طور نيست. عده‌اي گاهي در آستانه انتخابات از تعبير نواصولگرايي يا نواصلاح‌طلبي استفاده مي‌كنند كه به نظر من نگاه سطحي است؛ چراكه شكل‌گيري جريان جديد حتما نيازمند پشتوانه تاريخي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اعتقادي و ايدئولوژيكي است كه به تدريج هم شكل مي‌گيرد نه با اراده چند نفر.»

او مي‌گويد:«عموما در انتخابات‌ مطرح بوده كه در كنار جريان اصلي، جريان فرعي هم مطرح مي‌شده اما به صحنه آمدن آنها به معناي ايجاد جريان جديد نيست.»

بزرگ‌ترين ضربه به اصلاح‌طلبان

«من اگر تكرار هم كنم مردم راي نمي‌دهند» اين جمله‌اي است كه سيدمحمد خاتمي آن را در جمع اصلاح‌طلبان به زبان آورده بود و همين موضوع باعث شد تا دايره‌ بحث‌ها پيرامون ريزش سرمايه اجتماعي جريان چپ بيشتر شود. حال علي شكوري‌راد، دبيركل حزب اتحاد ملت‌ به روزنامه همشهري مي‌گويد: خاتمي اين پيام را به حاكميت داده است كه بگويد، ببينيد بر سر انتخاب مردم چه آورده‌ايد كه ديگر حاضر نيستند در انتخابات شركت كنند.» شكوري‌راد معتقد است براي داشتن يك حزب پرقدرت بايد چهره‌هاي پرقدرت كنار هم قرار بگيرند. به گفته او:«چهره‌هاي شاخص حزبي ما مثل سعيد حجاريان، مصطفي تاج‌زاده، عبدالله رمضان‌زاده، بهزاد نبوي، محسن آرمين و… بعد از ۸۸ ديگر عضو هيچ حزبي نشدند، آنها بايد در احزاب باشند تا حزب، حزب شود.» شكوري‌راد درباره انتقادات مطرح شده به فراكسيون اميد مي‌گويد:«معتقدم فراكسيون اميد ضعيف است و اصلاح‌طلبان ساپورت لازم را از فراكسيون اميد نكردند ولي ما مگر چقدر دستمان باز بوده كه كاري نكرده‌ايم؟» او مي‌گويد:«بدترين ضربه را ما- اصلاح‌طلبان- جايي خورديم كه كساني به اسم اصلاح‌طلبي آغشته به فساد و رانت شدند و براي كسب مناصب قدرت، دچار وادادگي سياسي شدند.»

محمدعلي وكيلي، عضو هيات رييسه مجلس: ماموريت فراكسيون اميد رفع حصر نبود

در حال حاضر بحث مهم در جريان اصلاح‌طلبي اين است كه آيا در سال ۹۸ نيز با مباني ائتلاف در انتخابات حضور خواهيم يافت يا خير؟

برخي افراد در جريان اصلاحات نظريه مشاركت مشروط در انتخابات را مطرح مي‌كنند اما صداي غالب اصلاح‌طلبان مشاركت فعال است.

اگر سوال كنيد مجلس دهم اصولگراست؟ مي‌گويم نه. اگر سوال كنيد اصلاح‌طلب است؟ مي‌گويم نه. واقعا نمي‌دانيم هويت مجلس دهم چيست.

از همان روز اول پس از پيروزي ليست اميد در انتخابات، طيفي از اصلاح‌طلبان بر سر ما كوبيدند كه شما نيروهاي درجه ۲ و ۳ اصلاح‌طلب هستيد ما هم چون اصلاح‌طلب حداقلي بوديم، شانس پيدا كرديم كه راه به حكومت پيدا كنيم اگر راويان حداكثري اصلاح‌طلبي بوديم از فيلتر شوراي نگهبان عبور نمي‌كرديم.

من به دليل تعريفي كه از خاستگاه فكري فراكسيون اميد دارم، معتقدم كساني كه از بيرون بر سر فراكسيون مي‌كوبند، معيار غلطي دارند.

فراكسيون اميد نقد مي‌شود كه چرا حصر را بر نداشته، آقاي روحاني نيز نقد مي‌شود كه چرا حصر را بر نداشته است اما ماموريت ما چيز ديگري بود كه بايد در راستاي اجراي آن ماموريت قدم بر مي‌داشتيم.

روزنامه اعتماد

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close