اخبار ایران
سودای ۲۰ میلیون رای؟!
سخنگوی جامعه روحانیت: بیست میلیون رای میآوریم
بعد از آنکه اصولگرایان برای ورود به عرصه انتخابات اعلام آمادگی کردند، برخی رسانهها سعی کردند یشاپیش نتیجه انتخابات سال آینده را پیشبینی کنند. تا اینجای کار اصولگرایان در تحلیلها به عنوان پیروز انتخابات ۹۸ معرفی شناخته میشوند. غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت در مصاحبهای گفت: در شرایط کنونی تنها دو جریان سیاسی در کشور وجود دارد و جریان سومی وجود ندارد که اگر مردم از دو جریان ناامید شدند به سمت جریان دیگر گرایش پیدا کنند. در جریان اصولگرا طیفهای مختلفی وجود دارد و ممکن است سخن شما درباره برخی از طیفهای جریان اصولگرایی صحیح باشد و مردم تمایلی به حمایت از آنها نداشته باشند. با این وجود در جریان اصولگرایی طیفهای موثر و معقولی وجود دارد که مردم از آنها عبور نخواهند کرد. بافت گسترده جامعه ایران از متدینین تشکیل شده است. اغلب این بافت گسترده نیز به سمت جریان اصولگرایی گرایش دارند. در نتیجه کلید موفقیت اصولگرایان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده حمایت از میانهروهای جریان اصولگرایی خواهد بود. در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی اکثریت مجلس در اختیار اصولگرایان قرار خواهد داشت. از سوی دیگر اصولگرایان تلاش خواهند کرد در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز با نظم و وحدت درونی بیشتری حضور پیدا کنند و بنده معتقدم رئیسجمهور بعدی ایران یک اصولگرا خواهد بود.
استقبال کیهان از تحلیل عضو نهضت آزادی
فقط سخنگوی جامعه روحانیت نیست که معتقد به پیروزی جریان سیاسی اصولگراست. یک عضو نهضت آزادی هم در گفتگو با روزنامه اصلاحطلب همدلی همین روند را پیشبینی میکند. پیش بینی امیر خرم با استقبال روزنامه کیهان رو به رو شده که این روزنامه آن را بازنشر کرده است. خرم گفته: «اگر فضای سیاسی سال آینده (۱۳۹۸) به همین شکل موجود باشد و تحول شگرفی در آن رخ ندهد، ترکیب مجلس یازدهم تغییراتی جدی خواهد داشت و اصلاحطلبان همین پایگاه فعلی در مجلس دهم را از دست خواهند داد.» با توجه به دلسردی مردم، اصلاحطلبان چه راهکاری باید ارائه کنند تا پایگاه رای خود را دوباره به دست آورند؟ خرم در پاسخ به این پرسش به صراحت گفت: «با این پیشفرض که پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان تضعیف شده باید گفت که گفتمان اصلاحطلبی، «پیک» خود را رد کرده و به سرازیری افتاده و به سمتی میرود که از گفتمان غالب، خارج شده است.»
البته این تحلیلها بعد از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری هم مطرح شده بود. بعضی از تحلیلگران مسائل اجتماعی از سرخوردگی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان سخن میگفتند. گاهی صحبت از چرخش روحانی به اصولگرایان و گاهی صحبت از ناکارآمدی اصلاحطلبان به میان میآمد. به این ترتیب پیش افتادن اصولگرایان در تحلیلهای یک سال مانده به انتخابات مجلس نه به واسطه عملکرد مثبت این جریان سیاسی بلکه به خاطر ناامید شدن بدنه اجتماعی رقیب است. البته از ناامیدی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان سود زیادی نصیب جریان اصولگرا نمیشود. برخلاف بدنه اجتماعی اصولگرایان که اگر از جریان سیاسی خود ناامید شوند باز هم در انتخابات شرکت میکنند وقتی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان از این جریان ناامید میشود میل خود به مشارکت را از دست میدهند. صادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با فرارو به شعاری اشاره میکند که در ناآرامیهای دی ماه سال گذشته از سوی عدهای سر داده شد.
یادآوری شعار اصلاحطلب اصولگرا … به جناح راست
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است جریان اصولگرا در سرخوردگی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان نقش بسیار زیادی داشته است. او میگوید: بخشی از وضعیت موجود ناشی از ناتوانی و عدم موفقیتهای دولت است. ناکامیهای دولت عوامل زیادی داشته است که بخش قابل توجهی از عوامل داخلی به کارشکنیها، سنگاندازیها و مانعتراشیهای جریان افراطی اصولگرا در مقابل دولت برمیگردد. در عوامل خارجی هم، دولت ترامپ و جو روانی که در مورد خروج از برجام به راه انداختند باعث فشارهای اقتصادی بر کشور شد.
جوادی حصار میگوید: باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر اصلاحطلبان در شرایطی مجبور به حمایت از اصولگرایان معتدلی مثل آقای روحانی شدند به این معنا نیست که همواره همین گفتمان را خواهند داشت و سرمایه خود را صرف این تعاملات میکنند. بسته به شرایط روشهای متفاوتی میتواند وجود داشته باشد. در یک رقابت آزاد شانس بالایی برای اصولگرایان سنتی و افراطی نیست. مگر آنکه اصولگرایان در روش و منش خود تغییرات جدی ایجاد کنند به گونهای که گفتمان آنها بازتولید مبانی اصلاحطلبی باشد. همچنان که آقای قالیباف مانیفستی ارائه کرد که اگر مبانی آن را دنبال میکردید چیزی جز بازتولید مباحث اصلاحطلبانه، اما با قرائت دیگر نبود.
اینگونه نیست که اصلاحطلبان برنامه نداشته باشند
جوادی حصار با بیان اینکه اینگونه نیست که اصلاحطلبان برای رقابتهای انتخاباتی برنامه نداشته باشند میگوید: هم آقای روحانی و هم آقای خاتمی برنامه داشتند. مهندس موسوی و آقای کروبی هم که در جامعه حضور ندارند برای بعد از پیروزی خود برنامه داشتند. اما تجربه ثابت میکند که در کشور قدرتی وجود دارد که با دولت برخاسته از رای مردم همسطح است و هر زمان که اراده کند با رای مردم مخالفت میکند یا با آن ممانعت ایجاد میکند و نمیگذارد برنامههای دولتها بعد از پیروزی عملیاتی شود. بعضی این قدرت را دولت پنهان و برخی آن را دولت موازی و مینامند.
این تحلیلگر سیاسی ادامه میدهد: یکی از عمدهترین عوامل سرخوردگی و یاس حوزه عمومی این است که مردم در رقابتهای انتخاباتی به یک رویکرد رای میدهند و توقع دارند این رویکرد بعد از پیروزی امکان تحقق داشته باشد، اما بعد از پیروزی آن رویکرد با حداقل امکان تحقق رو به رو میشود. نمونه آن دولت سیدمحمد خاتمی است. آقای خاتمی علی رغم آنکه تلاش زیادی کرد و توفیقاتی هم داشت، اما نتوانست آن طور که باید و شاید به همه برنامههای خود دست پیدا کند. علتش مقاومتها و کارشکنیهایی بود که دولت در سایه ایجاد کرد و برای دولتهای بعدی ایجاد میکند. اگر این مقاومتها وجود نداشته باشد تا حد زیادی میتوان به تحقق برنامهها امیدوار بود.
مردم باید اهداف و مخالفان اهداف خود را بشناسند
جوادی حصار میگوید: در چنین وضعیتی مردم باید آگاه باشند و بدانند که منافع عدهای با منافع آنها در تزاحم است. آنها باید به طور دقیق تشخیص دهند که در این فشارها و یاس آفرینیها تسلیم منویات جناح مقابل خود نشوند. مردم نباید منفعت خود را با یاس و ناامیدی به منفعت جریان مقابل تبدیل کنند. آنها باید پافشاری کنند و برای رسیدن به خواستههای خود امیدوار و صبور باشند. مردم باید اهداف خود و مخالفین این اهداف را شناسایی کنند. بزرگترین و کارآمدترین اسلحه مردم رای آنهاست و شفافترین و کمهزینهترین میدان مبارزه هم میدان انتخابات است.
محمد کیانوش راد عضو حزب اتحاد ملت هم به فرارو میگوید: اصولگرایان افراطی نشان داده اند که حتی به قیمت از بین رفتن منافع ملی ایران و یا با زیر پا گذاشتن ادعاهای خود حاضرند برای موفقیت جناحشان دست به اقداماتی بزنند، به عنوان مثال مخالفت آنها با FATF و یا با برجام به طور روشن برخلاف منافع ملی ایران است. اگر کاهش مشارکت در انتخابات بتواند زمینه موفقیت تضمین شده آنها را تضمین کند حتی اگر در مجموع به ضرر نظام جمهوری اسلامی باشد، حاضرند با انواع و اقسام لطایف الحیل مردم را نسبت به دولت روحانی و بالتبع نظام ناامید کنند. این خوشحالی میتواند برای بعضی از اصولگرایان همراه با خوشخیالی باشد.
اگر فکر میکنید رای خوبی دارید تلاش کنید نظارت استصوابی لغو شود
کیانوش راد ادامه میدهد: اگر اصولگرایان معتقدند در انتخابات آتی رای خوبی دارند باید تلاش کنند با لغو نظارت استصوابی امکان رقابت برابر با کسانی که قصد کاندیداتوری دارند را فراهم کنند. آنها عملا نشان دهند در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری میتوانند در یک فضای رقابتی عادلانه و آزاد رای اول را به دست آورند. اگر در چنین انتخاباتی بتوانند رای قابل قبولی به دست آورند موفقیت شایان توجهی برای آنها خواهد بود. اما اصولگرایان در طول ۴۰ سال اخیر نشان داده اند که با رانت سیاسی شورای نگهبان و نهادهای خاص که خود را در مساجد بسیج میکنند امکان موفقیت در میدان بی رقیب را داشته اند.
حوادث گوناگون میتواند در عرض یک هفته نتایج انتخابات را تغییر دهد
این فعال سیاسی ادامه میدهد: بروز حوادث گوناگون نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها میتواند نتیجه انتخابات را در عرض یک هفته به سود و یا علیه یک جریانی تبدیل کند. دوم خرداد خرداد ۷۶ در میان ناباوری اصولگرایان اتفاق افتاد و یا در سال ۹۲ پس از آن همه محدودیتها و به زندان افتادن فعالان سیاسی اصلاحطلب، خیزشی مردمی در موفقیت آقای روحانی اتفاق افتاد. در آینده نیز حوادث گوناگونی در شرف وقوع خواهد بود که چنین اظهار نظرهایی از حالا میتواند یک خوش خیالی و خوش باوری برای اصولگرایان باشد و معلوم نیست اصولگرایان از این خوش باوریها بتوانند زمینههای بهتری را برای آینده خود فراهم بسازند.
اتفاقا در کشور جریان سوم وجود دارد گرایش به احمدی نژاد جریان سوم سیاسی و بسیار توده ای است اگرچه در بدنه مدیریتی محدود محدود است اما در توده مستضعفان بسیار قدرتمند اگر احمدی نژاد دور بعد از کسی حمایت کند رای می آورد همین احمدی نژاد اگر می گذاشتند مناظره کنند قطعا ماجرا طور دیگر رقم می خورد
جریان احمدی نژاد قدرتمندتر و محبوب تر از چپ و راست است چه حضرات بخواهند و چه نخواهند