اخبار جهان

ناگفته‌های عضویت ایران در شانگهای؛ از نقش برجام تا مخالفت تاجیکستان

روزهای بروجرد- «موافقت اعضای سازمان همکاری‌های شانگهای با عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران»؛ این خبری است که در روزهای اخیر در رسانه‌ها شنیده می‌شد و ساعاتی قبل نیز به شکل رسمی اعلام شد.

به‌ گزارش انصاف نیوز، تلاش ایران برای عضویت کامل در سازمان شانگهای به یک سال پس از حضور به‌عنوان عضو ناظر در سال ۲۰۰۵ بازمی‌گردد. مقام‌های جمهوری اسلامی از حدود پانزده سال قبل برای عضویت کامل درخواست داده بودند که سرانجام در سال ۲۰۲۱ این درخواست مورد پذیرش قرار گرفت.

اما دلایل مخالفت اعضای سازمان شانگهای با عضویت دائم ایران چه بود و چه اتفاقاتی مخالفت آنان را به موافقت تبدیل کرد؟

مهمترین مانع حقوقی بر سر راه ایران برای پیوستن با سازمان شانگهای قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. قطعنامه‌هایی که بر مبنای آن جمهوری اسلامی ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی دانسته شده بود. این موضوع به‌عنوان مهمترین مانع حقوقی عضویت کشورها در شانگهای شناخته می‌شود.

اما در سال ۱۳۹۴ و پس از اجرایی شدن توافق هسته‌ای و صدور قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ که به معنای لغو قطعنامه‌های تحریمی گذشته بود امکان حقوقی پذیرش عضویت دائمی ایران در سازمان شانگهای فراهم شد. به‌نوشته‌ی خبرگزاری اصولگرای فارس، «روی کار آمدن دولت یازدهم و آغاز به کار روند جدیدی از مذاکرات با کشورهای ۱+۵ شرایط جدیدی را به وجود آورد. در نهایت نیز این تلاش‌ها به امضاء برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام منجر شد که با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، تعلیق تمام قطعنامه‌های ضدایرانی پیشین را موجب می‌شد. بدین ترتیب موانع حقوقی عضویت ایران در شانگهای برداشته شد و با سفر سال ۲۰۱۶ شی جین‌پینگ به تهران و آغاز به کار روند شکل‌گیری مشارکت جامع راهبردی میان تهران و پکن، موانع سیاسی پیشین نیز ظاهراً برداشته شد. همین موضوع نیز سبب شد تا ایران در اولین فرصت پس از برجام، مجدداً درخواست عضویت دائم خود در این سازمان را ارائه کند».

اما این بار مخالفت تاجیکستان مانع تازه‌ای را پیش روی مقام‌های جمهوری اسلامی قرار داده بود. ماجرای مخالفت تاجیکستان به سفر محی‌الدین کبیری، رئیس حزب نهضت اسلامی به ایران و شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی بازمی‌گشت. این دعوت بی موقع از آقای کبیری سبب تخریب روابط ایران و تاجیکستان و مخالفت این کشور با عضویت دائم جمهوری اسلامی در سازمان شانگهای شد.

خبرگزاری فارس در این ارتباط می‌نویسد: «تاجیکستان اما مانع سیاسی جدیدی بود که در این مرحله پیش‌روی ایران قرار گرفت. تحت پیامدهای تحولات سپتامبر ۲۰۱۵ در این کشور، روابط این جمهوری با ایران رو به سردی گذارده بود. این روند به ویژه پس از اعتراض تاجیکستان به حضور محی‌الدین کبیری در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران سطح جدیدی را نمایان کرد. در کنار این شرایط، دولت امامعلی رحمان که یک برنامه منسجم را برای حذف کامل حزب نهضت اسلامی از سال ۲۰۱۲ آغاز کرده بود، تروریستی اعلام کردن این حزب در چارچوب برنامه ضدتروریسم سازمان همکاری شانگهای را نیز با جدیت در دستور کار قرار داده بود. طبیعتاً روند سردی روابط در کنار این طرح، با عضویت دائم ایران در شانگهای سازگار نبود و مخالفت این کشور مجدداً فرایند عضویت ایران در این سازمان را به تعویق انداخت. البته در این بازه برخی تحلیل‌گران مخالفت‌های مسکو و پکن را عامل اصلی و مبنایی مخالفت تاجیکستان عنوان کرده‌اند»

سرانجام با فراز و فرودهای بسیار و پس از گذشت قریب به دو دهه ایران توانست موافقت اعضای سازمان شانگهای را برای عضویت دائم در این سازمان که مبتنی بر همکاری‌های امنیتی شکل گرفته است به دست آورد. برخی تحلیلگران بر این باور هستند که امضای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و‌ چین توسط جواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه و همینطور نامه‌ی رهبر ایران به ولادیمیر پوتین مبنی بر تمدید قرارداد همکاری‌های بین ایران و‌ روسیه برای دو دهه یا بیشتر توانست موانع سیاسی پذیرش ایران در سازمان شانگهای را نیز از پیش روی جمهوری اسلامی بردارد.

دیاکو حسینی، تحلیگر مسائل بین‌الملل درباره‌ی عضویت دائم ایران در اجلاس شانگهای دیدگاه متفاوتی را مطرح کرده است که در پی می‌آید:

‏پذیرش عضویت دائم ایران در ‎سازمان همکاری شانگهای از آنچه فکر می کنیم اهمیت کمتری دارد. اعضای سازمان همکاری شانگهای نه مانند اعضای اتحادیه اروپا واحد پولی یا نهادهای اداره کننده مشترک دارند و نه مانند اعضای ناتو حاضرند برای امنیت یکدیگر جان‌فشانی کنند.

‏درست است که همکاری های چین و روسیه با کشورهای آسیای مرکزی در مبارزه علیه تروریسم، افراط‌گرایی و جدایی‌طلبی تقویت شده اما هیچکدام مدیون این سازمان نیست و به‌راحتی می‌توان تصور کرد که بدون سازمان همکاری شانگهای هم این ارتباطات به دلیل نیاز مبرم طی روابط دوجانبه شکل می‌گرفتند.

‏کسب عضویت دائم در این سازمان به هند و پاکستان کمک نکرده که دشمنی با هم را کنار بگذارند یا هند نگرانی کمتری از رشد قدرت و نفوذ چین در اقیانوس‌های آرام و هند و خشکی‌های اوراسیا داشته باشد. همینطور عضویت مشترک در این سازمان، روسیه را به آینده نقش آفرینی چین خوش‌بین‌تر نکرده است.

‏تاسیس «سازمان امنیت دسته جمعی» و «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» توسط روسیه پاسخی بود به تلاش چین برای چیرگی بر آسیای مرکزی و جلوگیری از در سایه قرار دادن مسکو.

‏هرچند کشورهای آسیای مرکزی در ابتدا برای خلاص شدن از شر هژمونی روسیه در این منطقه از مشارکت چین در ترتیبات اقتصادی و امنیتی استقبال کرده‌اند اما امروز و با خروج آمریکا از افغانستان و در حالی که روسیه توانایی خود را برای موازنه اقتصادی و نظامی با چین از دست داده ‏نگران نفوذ مهار نشده چین هستند. انعکاس آن را می توان در افزایش احساسات ضدچینی در کشورهای این منطقه دید.

‏با پذیرش ایران به عنوان عضو دائم در حالی که هنوز گرایشات آشتی‌ناپذیر ضد آمریکایی خود را حفظ کرده می توان نتیجه گرفت که چین خویشتنداری سابق خود را در امتناع از بازنمایی سازمان همکاری شانگهای به مجمعی ضد آمریکایی از دست داده است.

‏دلیل این مسئله عدم خویشتنداری متقابل آمریکا در تلاش برای موازنه و مهار چین از طریق ائتلاف‌ها و گروه بندی‌های ضد چینی در سال‌های گذشته است.

‏بعد از آغاز جنگ تجاری آمریکا علیه چین، راه‌اندازی «دیالوگ امنیتی چهارجانبه» با مشارکت آمریکا، ژاپن، هند و استرالیا در سال ۲۰۱۷ و اخیراً تشکیل «اتحاد امنیتی سه جانبه» آمریکا، بریتانیا و استرالیا، رقابت امنیتی چین و آمریکا با کنار زدن تعارفات مرسوم، ظاهری عریان‌تر پیدا کرده است.

‏ملحق نشدن کشورهای آسیای شرقی به این گروه‌بندی های ضد چینی یک پیروزی برای پکن است اما این موجب نمی‌شود که از تلافی انصراف دهد. چین مایل نیست که شرق آسیا را به جایی برای این قبیل صف‌آرایی‌ها تبدیل کند و کشورهای این منطقه را تحت فشار انتخاب بین چین و آمریکا قرار دهد.

‏اما کمی دورتر از آسیای دریایی و در حدود جغرافیایی سازمان همکاری شانگهای، چین با حمایت از عضویت ایران و پشتیبانی دیپلماتیک از ایران در کشاکش توافق هسته‌ای، رفتارهای ضدچینی آمریکا را جبران می‌کند بدون آنکه هزینه بالایی بابت آن پرداخت کند.

اما به جز چین و روسیه، اعضای دائم سازمان مایل به رویارویی با آمریکا نیستند. هند و پاکستان همچنان به حمایت اقتصادی و نظامی آمریکا نیاز دارند و کشورهای آسیای مرکزی که همیشه نگران استقلال خود در برابر روسیه و چین بوده‌اند از افتادن در دام بازی‌های ژئوپولیتیکی پرهیز می‌کنند.

‏این واهمه به آنها انگیزه می‌دهد که در ماه‌ها و سال‌های آتی راهی برای دخالت دادن غرب در اقتصاد و مناسبات امنیتی خود پیدا کنند و به این اطمینان برسند که عضویت در سازمان غیر از مواهب اقتصادی و بعضاً امنیتی آن در مواجهه با چالش‌های مشترک، پیامد ناخواسته ای برای آنها نخواهد داشت.

 

 

 

تگ ها

مقالات مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب هم پیشنهاد میشود

Close
Close